- رک
- سخن راست و بی پرده زمین کندن، استوار کردن، دیر کردن پرماسیدن دست مالیدن به چیزی برای شناسایی، به کار چسبیدن، کم خرد شدن، سست رایی باران اندک راست و صریح بی پرده بی پروا: (حقیقت را راست و پوست کنده میگویم) یا رک و راست صاف و پوست کنده: (من رک و راست حرف میزنم)
معنی رک - جستجوی لغت در جدول جو
- رک ((رُ))
- صریح، بی پرده
- رک
- ژک، سخن زیر لب، سخنی که از روی خشم یا غضب یا دلتنگی زیر لب بگویند
- رک
- راست و صریح، بی پرده، کسی که صریح و بی پروا سخن می گوید، رک گو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پایه، ستون
سستی
پارچه کهنه، پاره که بر جامه زنند جامه کهنه سوده شده لته، کرباس، چادر شب یک لخت
خمش نماز دست به زانویی
خمش نماز دست به زانویی
منحنی شدن از پیری، پشت خم دادن، خم شدن در نماز بطوری که دستها به سر زانو برسد
تند (سریع)
کارنمایان در مسابقه ورزشی که از کار دیگران بالاتر باشد
آرامش بازار سردی بازار
راست ایستادن ترازو، آرمیدن و بر جای بودن، آسودن، آرام شدن، ایستادن باد یا آب
میل کردی بسوی کسی و یار گردیدن و آرام گرفتن
سوار شدن، برنشستن
جمع رکوه، کوزه ها مشک ها دولک ها
جامه کهنه سوده شده لته، کرباس، چادر شب یک لخت
درست (دینارزر) زمان رکن الدوله دیلمی، گوشه دار زوزن (درم درهم) یاهمرسی که به فرمان مهدی بنیاد گذار (موحدین) زده شد و چهار گوش بود سکه طلای منسوب به رکن الدوله دیلمی. توضیح: بعضی آنرا منسوب به رکن - نام کیمیاگری - دانسته اند، گوشه دار. یا درهمهای رکنی. درهمهای مربع که مهدی موسس حکومت موحدین دستور ضرب آنرا داد
نام کنادی (قنات) که رکن الدوله دیلمی در شیراز بنیاد کرده
یکی از ستون های خدایخانه
یکی از ستون های خدایخانه
ستون پیمان
ستون نماز
ستون شاهی
ستون پادشاهی، عنوان بعض رجال دولت و سلطنت، قورچی باشی (صفویه)
خانواده مرد
ستون دین ستون دین (اسلام)، عنوان بعض بزرگان دین اسلام (از حمله ابواسحق اسفراینی)، لقب بعض امرا و سلاطین. توضیح این لقب در عهد آل بویه از طرف قادر خلیفه عباسی برجلال الدوله اطلاق شده. در عهد سلاجقه لقب مزبور به طغرل بک بهنگام که وارد بغداد شد (رمضان 447 ه ق) و نیز به ابوالحارث سنجار از سلجوقیان ایران در عصر مقتفی لامرالله اطلاق گردیده
ستون کشور: بر نام برخی از شاهان، هر یک از دستورهای هفتگانه کشور صفوی، دستور ستون دولت، لقب بعض پادشاهان. توضیح نخستین بار این لقب به ابو علی حسن بویه از طرف مطیع خلیفه عباسی اطلاق شده. وسپس ببعض سلاطین سلجوقی و موصلی و مصری (در زمان سلطان (بیبرس) اطلاق گردیده، هریک از ارکان هفتگانه دولت صفوی که وزیر اعظم (اعتماد الدوله) یکی از آنان بود، وزیر (صفویه) : مفسدان لشکر او خصوصا میر غیاث وزیر و قاضی ندر که رکن الدوله و بدر الملک او بودند
بخش پرورشی بخش آموزشی
ستون خانه
ستون خدا مردان