جدول جو
جدول جو

معنی روی - جستجوی لغت در جدول جو

روی
جهت
تصویری از روی
تصویر روی
فرهنگ واژه فارسی سره
روی
فلزی که سفیدرنگ که برای ساختن انواع ظروف و برخی چیزهای دیگر بکار میرود چهره، رخ، رخسار، صورت، طلعت، گونه
فرهنگ لغت هوشیار
روی
چهره، صورت، سیما، گونه، رخ، رخسار، رخساره، دیمه، دیمر، سج، خدّ، وجنات
فلزی سفید رنگ و کمی مایل به آبی که برای ساختن انواع ظروف و برخی چیزهای دیگر به کار می رود
رو
پسوند متصل به واژه به معنای روینده مثلاً خودروی
تصویری از روی
تصویر روی
فرهنگ فارسی عمید
روی
رو
تصویری از روی
تصویر روی
فرهنگ فارسی معین
روی
((رَ وِ یّ))
آخرین حرف اصلی قافیه
تصویری از روی
تصویر روی
فرهنگ فارسی معین
روی
فلزی خاکستری رنگ که از آن در ساختن ظروف استفاده می کنند
تصویری از روی
تصویر روی
فرهنگ فارسی معین
روی
در قافیه آخرین حرف قافیه که مدار قافیۀ شعر بر آن است مانند «ر» در کلمات سر و زر و در یا حرف «ت» در کلمات هست و دست یا حرف «ل» در کلمات گل و دل، تبعیت کننده، پیرو، دنباله رو، سیراب کننده
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بروی
تصویر بروی
حاجب، ابروی، ابرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثروی
تصویر ثروی
زن دارا زن توانگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تروی
تصویر تروی
سیراب شدن، تفکر و تامل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تروی
تصویر تروی
((تَ رَ وّ))
اندیشه کردن، تأمل کردن در امری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رویا
تصویر رویا
(دخترانه)
روینده، رؤیا، مجموعه ای از تصاویر افکار و احساسات که در حالت خواب بطور غیرارادی از ذهن می گذرد، آنچه واقعیت ندارد و فقط در عالم خیال می یابد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رویه نگر
تصویر رویه نگر
سطحی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویه پایه
تصویر رویه پایه
سطح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویه ای
تصویر رویه ای
ظاهری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویه
تصویر رویه
ظاهر، سطح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویگردانی
تصویر رویگردانی
بی اعتنایی، اعراض
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویگردان
تصویر رویگردان
بی اعتنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویکرد همگانی
تصویر رویکرد همگانی
اقبال عمومی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویش
تصویر رویش
رشد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویدادنگاری
تصویر رویدادنگاری
شرح وقایع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویدادنامه
تصویر رویدادنامه
شرح وقایع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویداد
تصویر رویداد
واقعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویایی
تصویر رویایی
مواجهه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویانی
تصویر رویانی
جنینی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویان شناسی
تصویر رویان شناسی
آمبریولوژی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویان
تصویر رویان
آمبریون، جنین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رویارویی
تصویر رویارویی
تضاد، مقابله، مواجه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی هم رفته
تصویر روی هم رفته
در کل، در مجموع، کلا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی هم
تصویر روی هم
مجموعا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی تافت
تصویر روی تافت
اباء
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی آوری
تصویر روی آوری
توجه، اعتنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی آوردن
تصویر روی آوردن
اکاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی آور شدن
تصویر روی آور شدن
متوجه شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روی آور
تصویر روی آور
متوجه
فرهنگ واژه فارسی سره