معنی روی روی چهره، صورت، سیما، گونه، رخ، رخسار، رخساره، دیمه، دیمر، سج، خدّ، وجناتفلزی سفید رنگ و کمی مایل به آبی که برای ساختن انواع ظروف و برخی چیزهای دیگر به کار می رودروپسوند متصل به واژه به معنای روینده مثلاً خودروی تصویر روی فرهنگ فارسی عمید