حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
کوچ و رحلت و هجرت و روانگی. (ناظم الاطباء) : عیار، رفتگی و گریز. (منتهی الارب) ، نقصان. (ناظم الاطباء). - رفتگی پارچه، تنگ شدن و فرسوده شدن آن بسبب کثرت استعمال و کهنگی. اتلاف. (ناظم الاطباء). - رفتگی پوست یا پشم یا جز آن، نقصان یافتن و کم شدن آن. (از یادداشت مؤلف). - رفتگی خون، اتلاف خون. (ناظم الاطباء). - رفتگی شنوایی، بطلان شنوایی. و کری. (ناظم الاطباء)
کوچ و رحلت و هجرت و روانگی. (ناظم الاطباء) : عیار، رفتگی و گریز. (منتهی الارب) ، نقصان. (ناظم الاطباء). - رفتگی پارچه، تنگ شدن و فرسوده شدن آن بسبب کثرت استعمال و کهنگی. اتلاف. (ناظم الاطباء). - رفتگی پوست یا پشم یا جز آن، نقصان یافتن و کم شدن آن. (از یادداشت مؤلف). - رفتگی خون، اتلاف خون. (ناظم الاطباء). - رفتگی شنوایی، بطلان شنوایی. و کری. (ناظم الاطباء)
صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری. (ناظم الاطباء). کوفته بودن. (فرهنگ فارسی معین). صدمت. صفت و چگونگی کوفته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آنکه درخدمت هجوم کفار و هزیمتی که... افتاد... (المعجم ازفرهنگ فارسی معین). صاخه، آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. (منتهی الارب)
صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری. (ناظم الاطباء). کوفته بودن. (فرهنگ فارسی معین). صدمت. صفت و چگونگی کوفته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آنکه درخدمت هجوم کفار و هزیمتی که... افتاد... (المعجم ازفرهنگ فارسی معین). صاخه، آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. (منتهی الارب)