روشنی پرتو، تابش، درخشش، روشنایی، رونق، شعاع، صراحت، ضیا، فروغ، وضوح ادامه... پرتو، تابش، درخشش، روشنایی، رونق، شعاع، صراحت، ضیا، فروغ، وضوح فرهنگ واژه مترادف متضاد
روشنیرُوشَنی illumination, lucidité ادامه... illumination, lucidité تصویر روشنی دیکشنری فارسی به فرانسوی
روشنیرُوشَنی Erleuchtung, Klarheit ادامه... Erleuchtung, Klarheit تصویر روشنی دیکشنری فارسی به آلمانی
روشنیرُوشَنی просвітлення , ясність ادامه... просвітлення , ясність تصویر روشنی دیکشنری فارسی به اوکراینی
روشنیرُوشَنی oświecenie, przejrzystość ادامه... oświecenie, przejrzystość تصویر روشنی دیکشنری فارسی به لهستانی
روشنیرُوشَنی illuminazione, lucidità ادامه... illuminazione, lucidità تصویر روشنی دیکشنری فارسی به ایتالیایی
روشنیرُوشَنی verlichting, helderheid ادامه... verlichting, helderheid تصویر روشنی دیکشنری فارسی به هلندی
روشنیرُوشَنی การส่องสว่าง , ความชัดเจน ادامه... การส่องสว่าง , ความชัดเจน تصویر روشنی دیکشنری فارسی به تایلندی
روشنیرُوشَنی aydınlanma, berraklık ادامه... aydınlanma, berraklık تصویر روشنی دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
روشنیرُوشَنی iluminación, lucidez ادامه... iluminación, lucidez تصویر روشنی دیکشنری فارسی به اسپانیایی
روشنیرُوشَنی pencerahan, kejernihan ادامه... pencerahan, kejernihan تصویر روشنی دیکشنری فارسی به اندونزیایی