جدول جو
جدول جو

معنی روشنا - جستجوی لغت در جدول جو

روشنا
(دخترانه)
نور، روشنایی
تصویری از روشنا
تصویر روشنا
فرهنگ نامهای ایرانی
روشنا
روشنایی روشنایی فروغ
تصویری از روشنا
تصویر روشنا
فرهنگ لغت هوشیار
روشنا
((رَ شَ))
فروغ، روشنایی
تصویری از روشنا
تصویر روشنا
فرهنگ فارسی معین
روشنا
شعاع، فروغ، نور
تصویری از روشنا
تصویر روشنا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روشنان
تصویر روشنان
جمع روشن، ستارگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشناس
تصویر روشناس
مشهور معروف، ستاره کوکب جمع روشناسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشنان
تصویر روشنان
ستارگان مثلاً روشنان فلک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشناس
تصویر روشناس
معروف، مشهور، نامدار، سرشناس، برای مثال ندانم کس از مردم روشناس / کزآن مردمی نیست بر وی سپاس (نظامی۵ - ۷۶۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشناس
تصویر روشناس
((ش ِ))
سرشناس، مشهور، ستاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنک
تصویر روشنک
(دخترانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روشان
تصویر روشان
(دخترانه)
روشن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
صراحت، وضوح
فرهنگ واژه فارسی سره
تابناک درخشان منور نورانی مقابل تاریک. یا روشنان فلک ستارگان، آشکار ظاهر مقابل پنهان، جایی که نور بدان بتابد، درجه ای از تابش نور همجوار سایه مقابل سایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشنک
تصویر روشنک
شاتل، دانه ای به اندازۀ باقلا به رنگ سرخ یا سیاه که مصرف دارویی داشته و در هند می روید، ساتل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشان
تصویر روشان
روشن، تابان، تابناک، درخشان، افروخته، مقابل تاریک، جایی که نور به آن می تابد، واضح و آشکار، روش، روشان، آگاه، بصیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روبنا
تصویر روبنا
((بَ))
آن بخش از ساختمان که بر روی زیربنا ساخته می شود، هر یک از نهادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه، روساخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشان
تصویر روشان
((رَ))
درخشان، تابان، آشکار، واضح، روشن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
روشنایی، فروغ، نور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشنی
تصویر روشنی
Enlightenment, Lucidity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
просвещение , ясность
دیکشنری فارسی به روسی
Erleuchtung, Klarheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
просвітлення , ясність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
oświecenie, przejrzystość
دیکشنری فارسی به لهستانی
iluminação, lucidez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
illuminazione, lucidità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
illumination, lucidité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
verlichting, helderheid
دیکشنری فارسی به هلندی
प्रबोधन , स्पष्टता
دیکشنری فارسی به هندی
تنوّيرٌ , وضاءةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
הארה , בָּרוּת
دیکشنری فارسی به عبری