- روزبه (پسرانه)
- خوشبخت، بهروز، از موبدان بهرام گور ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام اصلی سلمان فارسی از یاران معروف پیامبر (ص)، نام اصلی ابن مقفع دانشمند معروف ایرانی قرن دوم
معنی روزبه - جستجوی لغت در جدول جو
- روزبه
- روز خجسته، روز بهتر و خوشتر، نیکبخت
- روزبه
- بهروز، نیک روز، خوشبخت
- روزبه ((بِ))
- خوشبخت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بهروزی، خوشبختی، سعادت
حساب روز و ماه و سال تاریخ
پارسی تازی گشته روزنه سوراخ
حساب روز، ماه و سال، تاریخ
روزن، سوراخ، شکاف، منفذ، دریچه، پنجرۀ کوچک
کف شیر، مایه ماست، مانده شیر افزود بر آرش های روبه: نیاز، درویشی، سرگشتگی جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید
خودداری از خوردن و آشامیدن که مدت شرعی آن از طلوع صبح تا غروب آفتاب است
مربوط به روز در ترکیب با عدد مثلاً دو روزه، یک روزه،
در فقه از اعمال مذهبی، به صورت خودداری از خوردن، آشامیدن و سایر اعمالی که برای روزه دار منع شده از طلوع صبح تا غروب آفتاب، صوم، روزه دار مثلاً امروز روزه بودم
روزه گشودن: روزه گشادن، کنایه از باز کردن روزه با خوردن غذا، افطار کردن
روزۀ مریم: روزۀ سکوت که حضرت مریم به آن مامور شد، خاموشی و سکوت
در فقه از اعمال مذهبی، به صورت خودداری از خوردن، آشامیدن و سایر اعمالی که برای روزه دار منع شده از طلوع صبح تا غروب آفتاب، صوم، روزه دار مثلاً امروز روزه بودم
روزه گشودن: روزه گشادن، کنایه از باز کردن روزه با خوردن غذا، افطار کردن
روزۀ مریم: روزۀ سکوت که حضرت مریم به آن مامور شد، خاموشی و سکوت
روباه، پستانداری گوشت خوار از خانوادۀ سگ ها با گوش های بلند، پوزۀ دراز و موهای نرم
((زِ))
فرهنگ فارسی معین
یکی از شعائر مذهبی است و آن خودداری از آشامیدن و خوردن سایر مبطلات مربوط به آن است از اذان صبح تا اذان مغرب
با نصیب از فتح و ظفر، برخوردار از پیروزی، کامیاب
آنکه خوشبخت نباشد بدبخت: آب و شرف و عز جهان روز بهان است نا روز بهان جمله نیرزند بنانی. (فرخی) مقابل روزبه