- رودن
- گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
معنی رودن - جستجوی لغت در جدول جو
- رودن
- روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودنگ، روین، روینگ، رویناس، روغناس، زغنار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودن، روین، روینگ، رویناس، روغناس، زغنار
بریدن گیاه و غلات از روی زمین درو کردن، درو کردن درویده
سراییدن، شعر گفتن، نظم کردن
آواز خواندن، شعر خواندن، شعر گفتن، سراییدن
جریان
جاری، روح
تماس
احمق
هستی داشتن، وجود داشتن
سرخ وزرد، نجوان (زعفران) کرکم (- زعفران)
به تردستی و چابکی و حیله از کسی چیزی را گرفتن، به زور و سرعت چیزی را از شخصی بردن
رونده، آنچه یا آنکه راه رود
هر سوراخ و شکاف و منفذی که در وسط دیوار باشد، سوراخی که شعاع آفتاب از راه آن بدرون آید
لوله های درازی که شکم انسان و حیوان است و مجرای غذا و اسباب هضم آن است
امتلا معده پری معده. توضیح: تنبلی و خستگی عضلات معده یا ضعف اعصاب معده که موجب کندکاری جدار عضلانی آن شود و بالنتیجه سبب دیر گذشتن غذا از معده گردد پری و انباشته بودن معده از پر خوری و بالنتیجه ضعف جدار آن با پری معده امتلا معده ثقل
پسرک
ماده ای چرب از کره یا دنبه یا پیه گاو و گوسفند و یا از دانه های نباتی و امثال آن بگیرند
تابناک، منور، درخشان، تابان
تخلیه شکم کردن بیرون ریختن فضولات شکم از راه مقعد تغوط کردن، کثافت کاری کردن
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
روش، رفتار، طریقه
نرم و نازک
لمس، مالیدن، کوبیدن، ریز کردن، سفتن
کوچ کردن، فارغ گشتن، رفع کردن
روش، رفتار، طریقه، طرز
رودساز، ساززن، نوازندۀ رود
بیرون ریختن مدفوع شکم از راه مقعد، ریستن، تغوّط کردن
امتلای معده، پری معده، یبوست مزاج، اختلال دستگاه گوارش که احتیاج به خوردن مسهل پیدا شود
سوراخ، شکاف، منفذ، دریچه، پنجرۀ کوچک