- رودخانی
- یکی از آلات ذوات الاوتار که بر آن چهار وتر بندند و بر نصف وی پوست کشند و بر آن پرده ها بندند و و آن مانند عود قدیم است
معنی رودخانی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به رودگان
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
جای رود، بستر رود، مجرای رود، نهر بزرگ
روده، قسمت لوله ای شکل دستگاه گوارش مهره داران که بین معده و مخرج قرار دارد و عمل هضم و جذب در آن کامل می شود برای مثال شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ / بود تنگ دل رودگانی فراخ (سعدی۱ - ۱۴۷)
صمیمی
هودلگاه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
محرم، خودی
واحد یا مؤلفه استانداردی از یک سازواره (سیستم) که برای ترکیب یا استفاده آسان، طراحی یا ساخته می شود، واحدها یا دوره های مشخص آموزشی در دانشگاه ها و مدارس، واحدها و اجزای صنعتی همگون و مشابه، واحدهای
جایی که ستاره شناسان در آن با ابزارهای مخصوص ستارگان و اجرام نجومی را مشاهده و بررسی می کنند
دودمان، خانواده
مانند خودی، بی تکلف، با حالتی به دور از تکلف مثلاً خودمانی حرف می زد
Observatory
обсерватория
Observatorium
обсерваторія
obserwatorium
observatório
osservatorio
observatorio
observatoire
observatorium
वेधशाला
observatorium
مرصدٌ
מצפה כוכבים
gözlemevi