جدول جو
جدول جو

معنی روایح - جستجوی لغت در جدول جو

روایح
رایحه ها، نسیمها یا بوهایی که به مشام می رسد، بوها، بوی ها، بوهای بد یا بوی خوش، جمع واژۀ رایحه
تصویری از روایح
تصویر روایح
فرهنگ فارسی عمید
روایح
(رَ یِ)
صورتی است از روائح بمعنی بویهای خوش یا ناخوش:
روایح کرمت با ستیزه رویی طبع
خواص نیشکر آرد مزاج کسنی را.
انوری.
و در این حالت روان فردوسی که به رایحه ای از روایح فردوس مخصوص باد... (جهانگشای جوینی).
اگرم چو عود سوزی تن من فدای جانت
که خوش است عیش مردم به روایح عبیرم.
سعدی.
و رجوع به روائح و رائحه شود
لغت نامه دهخدا
روایح
بوها، جمع رایحه (رائحه)
تصویری از روایح
تصویر روایح
فرهنگ لغت هوشیار
روایح
((رَ یِ))
جمع رایحه
تصویری از روایح
تصویر روایح
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لوایح
تصویر لوایح
لایحه ها، نوشته هایی که در آن پیشنهاد یا ادعایی ارائه شده باشد، در علوم سیاسی قانونی که از طرف دولت برای تصویب تقدیم مجلس می شود، جمع واژۀ لایحه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روایع
تصویر روایع
رایعه ها، رایع ها، شگفت آورها، زیادها، پربرکت ها، جمع واژۀ رایعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روایت
تصویر روایت
نقل کردن خبر، حدیث یا سخن از کسی، بازگو کردن سخن کسی، حدیث، خبر، حکایت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روایی
تصویر روایی
روا شدن، روا بودن، رواج، رونق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روایت
تصویر روایت
نقل و سخن و یا خبر از کسی، نقل کردن سخن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لائح (لایح) و لائحه (لایحه) : لایحه ها، اثبات مراد است بازودی نفی آن (هجویری)، اسرار ظاهره ایست که در ترقی از حالی بحالی ظاهر میشود (ابن العربی)، لوایح و طوالع و لوامع سه کلمه در معنی نزدیک یکدیگرند و فرق بزرگی بین آنها نیست و عبارتند از صفات مبتدیان اهل سلوک که رو بترقی میروند. بترتیب اول لوایح است بعد لوامع و بعد طوالع. لوامع مانند برقی است که بمحض ظهور پنهان میشود. لوامع روشن تر از لوایح است و بان سرعت زوال نمی یابد بلکه اندکی باقی می ماند اما طوالع هم از جهت روشنایی قوی تر و هم از جهت دوام باقی تر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایا
تصویر روایا
روایت کننده (راوی)، توضیح:) ه (در راویه برای مبالغه است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فایحه پراکنده کننده های بوی: شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد وطره سنبل شکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایع
تصویر روایع
جمع رائعه (رایعه) شگفتها، زیباها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایی
تصویر روایی
رونق داشتن، رواج بازار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روائح
تصویر روائح
بوها، جمع رایحه (رائحه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوایح
تصویر دوایح
جمع دائحه، درختان بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایه
تصویر روایه
باز گفت باز گفتن، آبکشیدن آب بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایا
تصویر روایا
((رَ))
جمع راویه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوایح
تصویر فوایح
((فَ یِ))
جمع فایحه، بوی خوش دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لوایح
تصویر لوایح
((لَ یِ))
جمع لایحه و لایح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روایت
تصویر روایت
((رِ یَ))
نقل کردن مطلب، خبر یا حدیث، نقل خبر و حدیث از پیغمبر یا امام، داستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روایی
تصویر روایی
((رَ))
رونق، رواج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روایی
تصویر روایی
جریان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روایش
تصویر روایش
توجیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روایت
تصویر روایت
باز گفت، داستان، گفتار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روایت
تصویر روایت
Narration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از روایت
تصویر روایت
narration
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از روایت
تصویر روایت
повествование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روایت
تصویر روایت
Erzählung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روایت
تصویر روایت
оповідання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روایت
تصویر روایت
narracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روایت
تصویر روایت
叙述
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روایت
تصویر روایت
narração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روایت
تصویر روایت
narrazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روایت
تصویر روایت
narración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی