فوایح فوایح جمع فایحه پراکنده کننده های بوی: شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد وطره سنبل شکند فرهنگ لغت هوشیار
فوایح فوایح فوائح. جَمعِ واژۀ فائحه. پراکنده های بوی. (از فرهنگ فارسی معین) : شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد و طرۀ سنبل شکند. (مرزبان نامه) لغت نامه دهخدا
فواتح فواتح جمعِ واژۀ فاتحه، قرائت سورۀ فاتحه برای آمرزش روح درگذشته، فاتحه خواندن، آغاز، اول فرهنگ فارسی عمید
فواید فواید فایده ها، بهره ها، سودها، نتیجه های سودمند، توضیحات سودمند، جمعِ واژۀ فایده فرهنگ فارسی عمید
روایح روایح رایحه ها، نسیمها یا بوهایی که به مشام می رسد، بوها، بوی ها، بوهای بد یا بوی خوش، جمعِ واژۀ رایحه فرهنگ فارسی عمید