معنی روایی
روایی
روا شدن، روا بودن، رواج، رونق
تصویر روایی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با روایی
روایی
روایی
جریان
فرهنگ واژه فارسی سره
روایی
روایی
رونق داشتن، رواج بازار
فرهنگ لغت هوشیار
روایی
روایی
رونق، رواج
فرهنگ فارسی معین
روایی
روایی
حلیت، سزاواری، رواج، رونق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آوایی
آوایی
آکوستیک
فرهنگ واژه فارسی سره
رهایی
رهایی
خلاصی، نجات
فرهنگ واژه فارسی سره
رویایی
رویایی
مواجهه
فرهنگ واژه فارسی سره
روایش
روایش
توجیه
فرهنگ واژه فارسی سره
رواگی
رواگی
ترویج
فرهنگ واژه فارسی سره