- روایا
- روایت کننده (راوی)، توضیح:) ه (در راویه برای مبالغه است
معنی روایا - جستجوی لغت در جدول جو
- روایا ((رَ))
- جمع راویه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جریان
توجیه
باز گفت، داستان، گفتار
بمعنای محکومان و نگه داشته شدگان، جمع رعیت
رونق داشتن، رواج بازار
باز گفت باز گفتن، آبکشیدن آب بردن
جمع رائعه (رایعه) شگفتها، زیباها
بوها، جمع رایحه (رائحه)
نقل و سخن و یا خبر از کسی، نقل کردن سخن
جمع رزینه، سوک ها رنج ها آک ها بد آمدها جمع رزیئه رزیه پیش آمدهای ناگوار
کنج ها، بیغوله ها، گوشه ها
روا شدن، روا بودن، رواج، رونق
رزیه ها، مصیبتهای عظیم، آسیب و بلاها، جمع واژۀ رزیه
رعیت ها، قوم و جماعتی که در یک سرزمین تابع یک حکومت باشند، عامه های مردم، جمعی کشاورز که در یک ملک تحت فرمان یک مالک باشند، جمع واژۀ رعیت
رایحه ها، نسیمها یا بوهایی که به مشام می رسد، بوها، بوی ها، بوهای بد یا بوی خوش، جمع واژۀ رایحه
نقل کردن خبر، حدیث یا سخن از کسی، بازگو کردن سخن کسی، حدیث، خبر، حکایت
رایعه ها، رایع ها، شگفت آورها، زیادها، پربرکت ها، جمع واژۀ رایعه
زاویه ها، فضاهای میان دو خط یا دو سطح متقاطع، کنایه از طرزهای نگرش به چیزی، دیدگاه ها، کنج ها، گوشه ها، عبادتگاههای زاهدان و صوفیان، خانقاه ها، محل های زندگی، خانه ها، کنایه از آشیانه های پرنده، جمع واژۀ زاویه
Narration
повествование
Erzählung
оповідання
narracja
narração
narrazione
narración