رزایا رزایا جمع رزینه، سوک ها رنج ها آک ها بد آمدها جمع رزیئه رزیه پیش آمدهای ناگوار فرهنگ لغت هوشیار
رزایا رزایا جَمعِ واژۀ رَزیّه. رجوع به رزیه و رزیت شود، جَمعِ واژۀ رزیئه. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) (از اقرب الموارد). رجوع به رزیئه شود لغت نامه دهخدا
مزایا مزایا مزیت ها، چیزهایی که کسی یا چیزی به واسطه های آن بر نوع خود برتری داشته باشد، افزونی ها، برتری ها، جمعِ واژۀ مزیت فرهنگ فارسی عمید
رعایا رعایا رعیت ها، قوم و جماعتی که در یک سرزمین تابع یک حکومت باشند، عامه های مردم، جمعی کشاورز که در یک ملک تحت فرمان یک مالک باشند، جمعِ واژۀ رعیت فرهنگ فارسی عمید