جمع واژۀ راکد و راکده. (از معجم متن اللغه). جمع واژۀ راکد. (ناظم الاطباء). رجوع به راکد و راکده شود: و من آیاته الجوار فی البحر کالاعلام. ان یشاء یسکن الریح فیظللن رواکد علی ظهره. (قرآن 32/42 و 33)
جَمعِ واژۀ راکد و راکده. (از معجم متن اللغه). جَمعِ واژۀ راکد. (ناظم الاطباء). رجوع به راکد و راکده شود: و من آیاته الجوار فی البحر کالاعلام. ان یشاء یسکن الریح فیظللن رواکد علی ظهره. (قرآن 32/42 و 33)
زمین پست و بلند و پشته پشتۀ پر آب و علف. (برهان قاطع) (آنندراج) ، کنارهای رودخانه را گویند که سبز و خرم بود. (برهان قاطع) ، آب تیره رنگ. (از برهان قاطع) (از آنندراج)
زمین پست و بلند و پشته پشتۀ پر آب و علف. (برهان قاطع) (آنندراج) ، کنارهای رودخانه را گویند که سبز و خرم بود. (برهان قاطع) ، آب تیره رنگ. (از برهان قاطع) (از آنندراج)
ابن المثنی الازدی. جد اعلای سلسلۀ روادیان است که در قرن چهارم و پنجم در آذربایجان حکومت داشتند. وی بنا به نوشتۀ یعقوبی در زمان خلافت ابوجعفر منصور عباسی از جانب والی آذربایجان حکومت تبریز و اطراف و نواحی آن را یافت. (از شهریاران گمنام تألیف احمد کسروی چ 2 ص 149)
ابن المثنی الازدی. جد اعلای سلسلۀ روادیان است که در قرن چهارم و پنجم در آذربایجان حکومت داشتند. وی بنا به نوشتۀ یعقوبی در زمان خلافت ابوجعفر منصور عباسی از جانب والی آذربایجان حکومت تبریز و اطراف و نواحی آن را یافت. (از شهریاران گمنام تألیف احمد کسروی چ 2 ص 149)
جمع واژۀ راعده. (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) (ناظم الاطباء). رجوع به راعده شود. - ذات الرواعد، داهیه. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه). بلا و سختی. (ناظم الاطباء)
جَمعِ واژۀ راعِده. (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) (ناظم الاطباء). رجوع به راعده شود. - ذات الرواعد، داهیه. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه). بلا و سختی. (ناظم الاطباء)