راکد راکد آرام و ثابت و بی حرکت، هر چیز به جا مانده و ایستاده در یک جا مانند آب ایستاده که جاری و روان نباشد فرهنگ فارسی عمید
راکد راکد ایستا، ایستاده، بی حرکت، ساکن، ناروان، بی رونق، کاسد، کسادمتضاد: جاری، روان فرهنگ واژه مترادف متضاد