جدول جو
جدول جو

معنی رواغ - جستجوی لغت در جدول جو

رواغ
(رَ)
پویه. (منتهی الارب) (آنندراج). اسم است از مصدرروغ و روغان. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه). رجوع به روغ و روغان شود، فراوانی. خصب. (از معجم متن اللغه). ریاغ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه). رجوع به ریاغ شود
لغت نامه دهخدا
رواغ
(رَوْ وا)
نام پدر احمد ایدعانی مصری محدث است. (از تاج العروس) (منتهی الارب). محدثان در تاریخ اسلام به عنوان پیشگامان علم حدیث شناخته می شوند که در زمینه تشخیص احادیث صحیح از غیرصحیح، به تبحر رسیدند. این افراد با دقت فراوان در مورد اسناد روایات، ویژگی های راویان و شرایط نقل حدیث تحقیق می کردند تا از تحریف و اشتباهات جلوگیری کنند. مهم ترین ویژگی یک محدث این است که توانایی تحلیل دقیق احادیث را داشته باشد و با رعایت معیارهای علمی، روایت های صحیح را از ضعیف تمییز دهد.
نام پدر سلیمان خشنی محدث است. (از تاج العروس) (منتهی الارب). محدث در نظر مسلمانان به عنوان یک فرد متخصص در علم حدیث شناخته می شود که تلاش دارد تا روایات پیامبر اسلام را بدون کم و کاست به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد با بهره گیری از دانش رجال و درایه حدیث، توانایی تشخیص صحت احادیث را دارند و در صورت صحت، این احادیث را ثبت و نقل می کنند تا از تحریف یا تغییر در سنت نبوی جلوگیری شود.
ابن عبدالملک بن قیس. از قبیلۀ تجیب است. (از تاج العروس) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
رواغ
پویه، ترفند
تصویری از رواغ
تصویر رواغ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رواق
تصویر رواق
پیش خانه، پیشگاه خانه، سقف پیش خانه، سایه بان، راهرو و مدخل سقف دار در داخل عمارت
ایوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند، صفّه، ستاوند، ستافند، ستاویز، ستاوین، خیری
رواق چرخ (زبرجد، فلک، کبود، نیلگون): کنایه از آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وراغ
تصویر وراغ
آتش، آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود می آید و دارای روشنی و حرارت است، مخ، ورزم، آذر، تش، اخگر، برزین، انیسه، نار
فروغ و تابش و شعلۀ آتش، برای مثال آتش عشق چون کنم پنهان / کز دهانم کشد زبانه وراغ (حکیم علی فرقدی- مجمع الفرس - وراغ)، روشنی، فروغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صواغ
تصویر صواغ
صیّاغ، ریخته گر، سخن پرداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواج
تصویر رواج
روا شدن، روایی یافتن، روان بودن، در جریان داد و ستد بودن پول و کالا، روا، روان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواء
تصویر رواء
حسن منظر، صورت زیبا، زیبایی، جلوه، جمال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواه
تصویر رواه
طعام زندانیان، غذای زندانیان و اسیران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواح
تصویر رواح
شبانگاه، سر شب، اول شب، از وقت زوال تا شب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواد
تصویر رواد
زمین پست و بلند، زمین پشته پشته و پرآب و علف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواء
تصویر رواء
ریسمانی که با آن بار را بر پشت ستور می بستند
فرهنگ فارسی عمید
(رِ غَ)
کشتی گاه و گویند: هذه رواغتهم، ای مصطرعهم. (منتهی الارب). مصطرع. جایگاه کشتی. (از اقرب الموارد). ریاغه. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به ریاغه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رواح
تصویر رواح
شبانگاه آمدن یا رفتن به جائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواغ
تصویر سواغ
اندوه زدای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رساغ
تصویر رساغ
ستور بند
فرهنگ لغت هوشیار
آب خوشگوار، ریسمان بار چشم نواز، دیدار، آبرو حسن منظر زیبا رویی جمال، دیدار نیکو، چهره صورت، آبرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روات
تصویر روات
جمع راوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواج
تصویر رواج
روا شدن، در جریان داد وستد بودن پول و کالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواد
تصویر رواد
زمین پست و بلند و پر آب و علف، سبزه زار چراگاه مرتع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواس
تصویر رواس
کله پز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواق
تصویر رواق
سقف مقدم خانه، پیشخانه، ایوان، سایبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفاغ
تصویر رفاغ
فراخزیستی بهزیستی خوشگذرانی فراخی، خوشگذرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روال
تصویر روال
آب دهان، آب دهان ستور روش سیرت، نظم ترتیب. آب دهان (ستور و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روام
تصویر روام
آب دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روان
تصویر روان
رونده، آنچه یا آنکه راه رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواه
تصویر رواه
جمع راوی، باز گویندگان، چمانیان (ساقیان)، آب برکشندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزاغ
تصویر رزاغ
جمع رزغه، لایستان ها گلزارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راوغ
تصویر راوغ
فریبنده و حیله گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواغه
تصویر رواغه
کشتیگاه میدان کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواض
تصویر رواض
جمع رائض، رام کنندگان اسپ، سوار کاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواج
تصویر رواج
رواگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روال
تصویر روال
روش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رواگ
تصویر رواگ
رواج، روا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روان
تصویر روان
جاری، روح
فرهنگ واژه فارسی سره