جدول جو
جدول جو

معنی رواعی - جستجوی لغت در جدول جو

رواعی
(رَ)
جمع واژۀ راعیه. مقدمۀپیری و اوائل آن. (از معجم متن اللغه). رواعی الشیب،اوائله. (اقرب الموارد). اول پیری و راعیهالشیب نیزمثل آن است. (از منتهی الارب). رجوع به راعیه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گروهی از فلاسفۀ قدیم یونان که در یکی از رواق های شهر آتن شاگردان خود را تعلیم می دادند. رواقیان فایدۀ حکمت را تعیین روش زندگی و تهذیب اخلاق می دانستند
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی افرادی که از یک پستان شیر خورده باشند نسبت به یکدیگر مثلاً برادر رضاعی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روایع
تصویر روایع
رایعه ها، رایع ها، شگفت آورها، زیادها، پربرکت ها، جمع واژۀ رایعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دواعی
تصویر دواعی
داعیه، انگیزه، خواهش و اراده، ادعا، علت، سبب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رباعی
تصویر رباعی
آنچه از چهار جزء تشکیل شده باشد، چهارتایی، در علوم ادبی شعری متشکل از چهار مصراع که مصراع اول و دوم و چهارم آن هم قافیه و بر وزن «لا حول و لا قوه الا بالله» باشد و ممکن است مصراع سوم آن نیز با دیگر مصراع ها هم قافیه باشد، برای مثال خط یافته بر دایرۀ حسن تو راه / یا مور احاطه کرده بر خرمن ماه ی یا دود دلم چشمۀ خود کرده سیاه / لا حول و لا قوه الا بالله، اگر به این وزن نباشد آن را دوبیتی می گویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواسی
تصویر رواسی
کوه های بلند و پابرجا، کوه های استوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روایی
تصویر روایی
روا شدن، روا بودن، رواج، رونق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواتی
تصویر رواتی
ظاهری و صوری
فرهنگ لغت هوشیار
ستاوندی نامی که بر گروهی از شاگردان زنون فرزانه یونانی نهاده شده زیرا او در یکی از ستاوندهای آتن آموزش می داد. پیرو مکتب رواقیان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راسیه، ایستاها پا برجاها، کوه های استوار جمع راسیه ثابتها راسخها، کوههای سخت بنیاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روانی
تصویر روانی
جریان سیلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایع
تصویر روایع
جمع رائعه (رایعه) شگفتها، زیباها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روایی
تصویر روایی
رونق داشتن، رواج بازار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضاعی
تصویر رضاعی
همشیر، برادر و خواهر رضاعی
فرهنگ لغت هوشیار
چهار مصراع شعر که در مصراع اول و دوم چهارم آن با قیافه و بوزن لاحول و لاقوه الا بالله باشد اگر به این وزن نباشد آنرا دوبیتی گویند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع داعی داعیه، دردسرها، خواهش ها، انگیزه ها جمع داعیه سببها اسباب انگیزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روانی
تصویر روانی
((رَ))
مربوط و متعلق به روان، دستخوش بیماری روانی
فرهنگ فارسی معین
پیرو مکتب رواقیان. (رواقیان گروهی بودند که حوزه درسشان در یکی از رواق های شهر آتن منعقد می شد)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دواعی
تصویر دواعی
((دَ))
جمع داعیه، سبب ها، انگیزه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روایی
تصویر روایی
((رَ))
رونق، رواج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رباعی
تصویر رباعی
((رُ))
هر آن چه که از چهار جزء تشکیل شده، چهارتایی
فرهنگ فارسی معین
شعری دارای چهار مصراع که مصراع های اول و دوم و چهارم هم قافیه و بر وزن «لاحول ولا قوه الابالله» باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روایی
تصویر روایی
جریان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رواگی
تصویر رواگی
ترویج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روانی
تصویر روانی
Mental, Psychedelic, Psychiatric, Psychological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رواقی
تصویر رواقی
Stoic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رواقی
تصویر رواقی
стоик
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روانی
تصویر روانی
умственный , психоделический , психиатрический , психологический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رواقی
تصویر رواقی
Stoiker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روانی
تصویر روانی
mental, psychedelisch, psychiatrisch, psychologisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روانی
تصویر روانی
розумовий , психоделічний , психіатричний , психологічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رواقی
تصویر رواقی
стоїк
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رواقی
تصویر رواقی
stoik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روانی
تصویر روانی
umysłowy, psychodeliczny, psychiatryczny, psychologiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی