جنگ کردن در راه دین حق، مبارزه، کوشش کردن جهاد اصغر: مقابل جهاد اکبر، جنگ در راه دین جهاد اکبر: مقابل جهاد اصغر، جهاد یا جنگ با نفس و ریاضت برای تزکیۀ نفس
جنگ کردن در راه دین حق، مبارزه، کوشش کردن جهاد اصغر: مقابلِ جهاد اکبر، جنگ در راه دین جهاد اکبر: مقابلِ جهاد اصغر، جهاد یا جنگ با نفس و ریاضت برای تزکیۀ نفس
کوهکن. مردی است که بنابه روایت کتاب خسرو و شیرین نظامی شغل سنگتراشی داشته و رقیب خسروپرویز در عشق شیرین دختر شاه ارمنستان بوده است. وی سرانجام جان خود را بر سر این عشق گذاشت و هنگامی که خبر دروغین مرگ شیرین را به او دادند از فراز کوه درغلطید و جان سپرد:... فرهاد فریفتۀ این زن (شیرین) شد و خسرو او را به کندن کوه بیستون گماشت. فرهاد در آن کوه به بریدن سنگ مشغول شد و هر پاره ای که از کوه می برید چنان عظیم بود که امروز صد مردآن را نتواند برداشت. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی). به تندی چنان اوفتد بر برم که میتین فرهاد بر بیستون. آغاجی. تا چند کنی کوهی کو را نبود گوهر در کندن کوه آخر فرهاد نخواهی شد. خاقانی. که هست اینجا مهندس مردی استاد جوانی نام او فرزانه فرهاد. نظامی. هوسکاری آن فرهاد مسکین نشان جوی شیر و قصر شیرین. نظامی. من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم. سعدی. شهرۀ شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم. حافظ. ترکیب ها: - فرهادصفت. فرهادکش. فرهادوار. رجوع به این مدخل ها شود
کوهکن. مردی است که بنابه روایت کتاب خسرو و شیرین نظامی شغل سنگتراشی داشته و رقیب خسروپرویز در عشق شیرین دختر شاه ارمنستان بوده است. وی سرانجام جان خود را بر سر این عشق گذاشت و هنگامی که خبر دروغین مرگ شیرین را به او دادند از فراز کوه درغلطید و جان سپرد:... فرهاد فریفتۀ این زن (شیرین) شد و خسرو او را به کندن کوه بیستون گماشت. فرهاد در آن کوه به بریدن سنگ مشغول شد و هر پاره ای که از کوه می برید چنان عظیم بود که امروز صد مردآن را نتواند برداشت. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی). به تندی چنان اوفتد بر برم که میتین فرهاد بر بیستون. آغاجی. تا چند کنی کوهی کو را نبود گوهر در کندن کوه آخر فرهاد نخواهی شد. خاقانی. که هست اینجا مهندس مردی استاد جوانی نام او فرزانه فرهاد. نظامی. هوسکاری آن فرهاد مسکین نشان جوی شیر و قصر شیرین. نظامی. من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم. سعدی. شهرۀ شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم. حافظ. ترکیب ها: - فرهادصفت. فرهادکش. فرهادوار. رجوع به این مدخل ها شود
جمع واژۀ رهدن، رهدن، رهدن. رجوع به رهدن شود، جمع واژۀ رهدنه. (ناظم الاطباء). رجوع به رهدنه شود، جمع واژۀ رهدون. (از ناظم الاطباء). چون رهادن جمع رهدن است و ’رهدنه’ و ’رهدون’ را کتابهای لغت به معنی رهدن آورده اند ظاهراً ناظم الاطباء در ذکر رهادن به معنی جمع ’رهدنه’ و ’رهدون’ اشتباه کرده است. رجوع به رهدون شود
جَمعِ واژۀ رَهدَن، رِهدَن، رُهدَن. رجوع به رهدن شود، جَمعِ واژۀ رهدنه. (ناظم الاطباء). رجوع به رهدنه شود، جَمعِ واژۀ رهدون. (از ناظم الاطباء). چون رهادن جمع رهدن است و ’رهدنه’ و ’رهدون’ را کتابهای لغت به معنی رهدن آورده اند ظاهراً ناظم الاطباء در ذکر رهادن به معنی جمع ’رهدنه’ و ’رهدون’ اشتباه کرده است. رجوع به رهدون شود
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور. جلگه ای است معتدل و دارای 132 تن سکنه. از قنات مشروب می شود. محصول عمده اش غله و شغل مردم آن زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور. جلگه ای است معتدل و دارای 132 تن سکنه. از قنات مشروب می شود. محصول عمده اش غله و شغل مردم آن زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
آوازیست که درآخر افشاری نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش بر عکس افشاری است سوز و گراز و تاله و ندبه ندارد بلکه به پیر تجربه دیده ای شبیه است که می خواهد آب خنکی بر داغ دل مصیبت دیدگان بریزد و آنان را با نصایح دلپذیر امیدوار کند و در ضمن بگوید که آرزوی بشر تمام شدنی نیست پس برای این که آسوده زیست کنیم باید دامان آرزو را فرا کشیم تا ادامه حیات که گاه با رنج و ناکامی و زمانی با شادی و کامرانی توام است سهل و آسان باشد
آوازیست که درآخر افشاری نواخته میشود نصیحت آمیز و حالتش بر عکس افشاری است سوز و گراز و تاله و ندبه ندارد بلکه به پیر تجربه دیده ای شبیه است که می خواهد آب خنکی بر داغ دل مصیبت دیدگان بریزد و آنان را با نصایح دلپذیر امیدوار کند و در ضمن بگوید که آرزوی بشر تمام شدنی نیست پس برای این که آسوده زیست کنیم باید دامان آرزو را فرا کشیم تا ادامه حیات که گاه با رنج و ناکامی و زمانی با شادی و کامرانی توام است سهل و آسان باشد