جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رهاط

رهاط

رهاط
رخت خانه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج) ، پوست پاره ای به اندازۀ از ناف تا زانو که دو طرف آن را پاره کنند تا بتوان با آن راه رفت و زنان حایض و کودکان بر خود بندند. (ناظم الاطباء) ، پوست پاره ای که آن را دوال کنند و به روی ستور اندازند. ج، اَرهِطَه. (ناظم الاطباء) ، جَمعِ واژۀ رَهط. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب). جَمعِ واژۀ رَهَط. (منتهی الارب). رجوع به رهط شود
لغت نامه دهخدا

رهاط

رهاط
موضعی است در ینبع. (منتهی الارب). گویا نام جایگاهی است در ارض ینبع که سواع صنم هذیل نیز در این مکان بوده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

رهام

رهام
نام پسر گودرز، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز پهلوان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
رهام
فرهنگ نامهای ایرانی

رباط

رباط
رشته ها و پی هائی که استخوانهای بدن را بهم پیوند میدهد، زردپی، و بمعنی کاروان سرای میان راه
فرهنگ لغت هوشیار