- رقبان
- چشمداشت، بیوسیدن (انتظار کشیدن)، نگهبانی، افسار کردن رقبانی ستبر گردن مرد
معنی رقبان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در تازی دو ماه رجب و شعبان را گویند
جمع راکب، سواران شتر و اسب
نوار ابریشمی
در حال خراب شدن و فرو ریختن
وشتان رقصنده، درحال رقصیدن
جمع رقبه، بنگردن ها، بندگان، داراک ورستادی (موقوفه) جمع رقبه گردنها، بندگان بنده ها، املاک و مستغلات موقوفه
رقیبان، نگهبانان، جمع رقیب، همال ها همکوشان جمع رقیب همچشمان رقیبان
محافظ باغ انگور نگهبان رز، باغبان
کسی که در دیر به عبادت مشغول باشد، ترسکار، زاهد و پرهیزگار، پارسای ترسایان
مرغ تاجدار مرغ استرالیایی
در حال رقصیدن، رقصنده
نگهبان راه، نگه دارندۀ راه
ظرفی که در آستانۀ پر شدن است
نگهبان رز، پرورش دهندۀ درخت انگور
رمبیدن، رمبنده، در حال خراب شدن و فروریختن
کسی که در دیر به سر می برد و به عبادت مشغول است، راهب، پارسا و عابد مسیحی، دیرنشین، جمع راهب، راهب
راکب ها، سوارها، سواران بر اسب یا شتر، جمع واژۀ راکب
ذبح کردن حیوانی حلال گوشت مانند گاو، گوسفند و شتر در راه خدا و صدقه دادن گوشت آن
عنوانی احترام آمیز در خطاب به آقایان
قربانی
جعبه ای که کمان را درآن می گذاشتند، کماندان
قربان کردن: ذبح کردن حیوانی حلال گوشت مانند گاو، گوسفند و شتر در راه خدا و صدقه دادن گوشت آن
عنوانی احترام آمیز در خطاب به آقایان
قربانی
جعبه ای که کمان را درآن می گذاشتند، کماندان
قربان کردن: ذبح کردن حیوانی حلال گوشت مانند گاو، گوسفند و شتر در راه خدا و صدقه دادن گوشت آن
رقبه ها، گردنها، کنایه از املاک و زمینی که به کسی داده می شود که تا عمر دارد از آن بهره و فایده ببرد، جمع واژۀ رقبه
روبنده، درحال روبیدن
نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند
نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند
جمع عقاب، شکنجه ها، جمع عقاب، آله ها سرانجام
هر چیزی که بوسیله آن بسوی خداوند تقرب پیدا کنند، و روز دهم ذیحجه که حجاج در مکه قربانی میکنند عیداضحی یا عید قربان گویند
گول کانا
نوار
((قُ))
فرهنگ فارسی معین
هرچیزی که به وسیله آن به خداوند تقرب جویند، عنوانی برای نشان دادن ارادت و اخلاص به فردی که دارای مقام مهمی است، صدقه، تصدق
قربان صدقه کسی رفتن: کنایه از اظهار محبت و اخلاص و ارادت کردن به کسی، اصرار و التماس
قربان صدقه کسی رفتن: کنایه از اظهار محبت و اخلاص و ارادت کردن به کسی، اصرار و التماس
ناخدا، یعنی مهتر ملاحان
جمع رقیب همچشمان رقیبان
کرکم (زعفران)، برناک (حنا)