جدول جو
جدول جو

معنی رفاعی - جستجوی لغت در جدول جو

رفاعی
(رِ)
قضایی است در عراق دارای 59085 تن سکنه. سابقاً آن را قضاء ’قلعۀ سکر’ می نامیدند و چون قصبۀ ’کرادی’ مرکز آن گردید بنام قضاء ’کرادی’ نامیده شد و سپس آن را قضاء ’رفاعی’ نامیدند. (از فرهنگ فارسی معین بخش اعلام)
لغت نامه دهخدا
رفاعی
(رِ عی ی / رِ)
منسوب است به رفاعه که انتساب به جد است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
رفاعی
(رِ)
شیخ احمد بن محمد وتری موصلی بغدادی شافعی رفاعی، متوفای سال 970 هجری قمری یا 980 هجری قمری در مصر. اوراست: روضه الناظرین و خلاصه مناقب الصالحین. (از معجم المطبوعات مصر ج 2). رجوع به وتری موصلی... شود
دکتر احمد فرید رفاعی، مؤلف کتاب عصر المأمون. رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف دکتر صفا ص 44 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رباعی
تصویر رباعی
آنچه از چهار جزء تشکیل شده باشد، چهارتایی، در علوم ادبی شعری متشکل از چهار مصراع که مصراع اول و دوم و چهارم آن هم قافیه و بر وزن «لا حول و لا قوه الا بالله» باشد و ممکن است مصراع سوم آن نیز با دیگر مصراع ها هم قافیه باشد، برای مثال خط یافته بر دایرۀ حسن تو راه / یا مور احاطه کرده بر خرمن ماه ی یا دود دلم چشمۀ خود کرده سیاه / لا حول و لا قوه الا بالله، اگر به این وزن نباشد آن را دوبیتی می گویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افاعی
تصویر افاعی
افعی ها، نوعی مار بزرگ قوی و زهردار دارای سر پهن و گردن باریک به رنگ سیاه مایل به زردی یا سرخی که انواع گوناگون دارد، مارهای بزرگ، جمع واژۀ افعی
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی افرادی که از یک پستان شیر خورده باشند نسبت به یکدیگر مثلاً برادر رضاعی
فرهنگ فارسی عمید
(رِ عی یَ)
منسوب به رفاعی
لغت نامه دهخدا
(رِ عی یَ)
گروهی از اهل تصوف که پیرو طریقۀ شیخ احمد رفاعی حسینی هستند. (از معجم المطبوعات مصر ج 1). پیروان سید احمد بن ابوالحسن رفاعی. (یادداشت مؤلف). رجوع به رفاعی (شیخ احمد بن ابوالحسن...) و تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون (از سعدی تا جامی) ص 510 شود
لغت نامه دهخدا
چهار مصراع شعر که در مصراع اول و دوم چهارم آن با قیافه و بوزن لاحول و لاقوه الا بالله باشد اگر به این وزن نباشد آنرا دوبیتی گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
پدافندی منسوب به دفاع: (قوه دفاعی بدن در مقابل عوامل خارجی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاعی
تصویر افاعی
جمع افعی، گرزه ماران شپاکان جمع افعی افعیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفاعه
تصویر رفاعه
بلندی آواز
فرهنگ لغت هوشیار
از هم پاشیده منسوب به رفات: که حشر آمد که حشر آمد شهیدان رفاتی را (دیوان کبیر 49: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضاعی
تصویر رضاعی
همشیر، برادر و خواهر رضاعی
فرهنگ لغت هوشیار
شعری دارای چهار مصراع که مصراع های اول و دوم و چهارم هم قافیه و بر وزن «لاحول ولا قوه الابالله» باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رباعی
تصویر رباعی
((رُ))
هر آن چه که از چهار جزء تشکیل شده، چهارتایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
Defensive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
défensif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
wa kujilinda
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
savunmacı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
방어적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
防御的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
הגנתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
रक्षात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
defensif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
оборонительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
defensief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
defensivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
difensivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
defensivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
防御的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
obronny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
оборонний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
defensiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
ป้องกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی