جدول جو
جدول جو

معنی افاعی

افاعی
افعی ها، نوعی مار بزرگ قوی و زهردار دارای سر پهن و گردن باریک به رنگ سیاه مایل به زردی یا سرخی که انواع گوناگون دارد، مارهای بزرگ، جمع واژۀ افعی
تصویری از افاعی
تصویر افاعی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با افاعی

افاعی

افاعی
جَمعِ واژۀ اَفعی ̍. مارهای زهرناک. (از آنندراج) (از منتخب بنقل غیاث اللغات). ج ِافعی، بمعنی مار ناپاک. (از اقرب الموارد). اَفاع. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

افاعی

افاعی
وادیی است نزدیک به دریای قلزم از اراضی مصر. نام این در روایات آمده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

دفاعی

دفاعی
پدافندی منسوب به دفاع: (قوه دفاعی بدن در مقابل عوامل خارجی)
دفاعی
فرهنگ لغت هوشیار

افاعیل

افاعیل
جمع افعال، پویه ها جمع افعال جمع الجمع. فعل فعلها کنشها کردارها. یا افاعیل عروضی. ارکان عروضی
فرهنگ لغت هوشیار

افاعیل

افاعیل
در علم عروض ارکان و اجزای اوزان شعر (فعولن، مفاعیلن، مستفعلن و فاعلاتن) که بقیۀ اجزا از این ها گرفته می شود، فعل
افاعیل
فرهنگ فارسی عمید