- رضامندی
- خرسندی قبول رضامندی، خوشحالی خشنودی، اجازت رخصت. توضیح: (رضایت) در عربی نیامده و مجعول است از (رضا) و (رضوان)
معنی رضامندی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناخرسندی
خشنود خرسند
از مردم رامند، لهجه ای ایرانی که در رامند به آن تکلم می کنند
Consenting
согласный
zustimmend
згодний
zgadzający się
consentindo
acconsentente
conforme
consentant
instemmend
सहमति देने वाला
menyetujui
מסכים
同意している
rıza gösteren
anayekubali
ที่ยินยอม
غرض پرستی، حاجتمندی
معمولی
یکی از گوشه های همایون (راست پنجگاه)
پایندانی
از مردم راوند، در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون و راست پنجگاه