جدول جو
جدول جو

معنی رامندی

رامندی
از مردم رامند، لهجه ای ایرانی که در رامند به آن تکلم می کنند
تصویری از رامندی
تصویر رامندی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رامندی

رامندی

رامندی
لهجۀ قدیم ایران در مکالمه. (ناظم الاطباء) ، لهجۀ مردم رامند، نام نوایی و لحنی از موسیقی
لغت نامه دهخدا

رضامندی

رضامندی
خرسندی قبول رضامندی، خوشحالی خشنودی، اجازت رخصت. توضیح: (رضایت) در عربی نیامده و مجعول است از (رضا) و (رضوان)
رضامندی
فرهنگ لغت هوشیار

راوندی

راوندی
از مردم راوند، در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون و راست پنجگاه
راوندی
فرهنگ فارسی عمید

راوندی

راوندی
منسوب است به راوند که از قرای کاشان است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

راوندی

راوندی
نام قطعه ای از قطعات دستگاه همایون در اصطلاح موسیقی. رجوع به مجمعالادوار هدایت نوبت سوم ص 100 و 201 شود
لغت نامه دهخدا

راوندی

راوندی
یحیی بن محمد بن اسحاق راوندی. پدر ابن راوندی معروف. وی بر طبق برخی از نوشته ها یهودی بوده و در تورات تحریفاتی وارد آورده است. لیکن با توجه باینکه نام پدر وی محمد بن اسحاق است گمان میرود این نسبت از جانب مخالفان پسرش باو داده شده باشد. (از خاندان نوبختی ص 89)
حیان بن بشر بن المخارق الضبی الاسدی راوندی. او در اصفهان قاضی بود و از ابویوسف قاضی و دیگران روایت کردو بسال 238 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب ج 2)
لغت نامه دهخدا

رضامندی

رضامندی
حالت و چگونگی رضامند. رضایت. (از فرهنگ فارسی معین). قبول. (ناظم الاطباء) ، بمعنی توفیق یا خشنودی است. (از قاموس کتاب مقدس) ، اجازت و رخصت دادن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا