جدول جو
جدول جو

معنی رشده - جستجوی لغت در جدول جو

رشده
(رَ دَ)
رشده. حلال زاده. خلاف زنیه. (از منتهی الارب) (از آنندراج).
- ولد رشده،پاکزاد. مقابل ولد غیه. مقابل ولد زنیه. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
رشده
پاکزاد پاکزاده
تصویری از رشده
تصویر رشده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ شَ دَ)
مؤنث مرشد. راهنمائی شده. ج، مرشدات. و رجوع به مرشد شود
لغت نامه دهخدا
(مُ شِ دَ)
مؤنث مرشد. راهنما و راه راست نماینده. ج، مرشدات. و رجوع به مرشد شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
از همدیگر دور نهادن پای را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هر چیزی که به کسی دهند تا کاری بر خلاف وظیفه خود انجام دهد یا حق کسی را ضایع کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعده
تصویر رعده
لرزه لرز از ترس لرزه جنبش تشنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربده
تصویر ربده
تیرگی خاکستری گونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راده
تصویر راده
فایده، نفع، سود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رشحه
تصویر رشحه
قطره، چکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرشده
تصویر مرشده
مونث مرشد جمع مرشدات. مونث مرشد جمع مرشدات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برشده
تصویر برشده
((~. شُ دِ))
بالا رفته، بلند شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رشته
تصویر رشته
سلسله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
مملوءٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
Crammed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
bourré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
abarrotado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
بھرا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
переполненный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
voll
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
переповнений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
zapchany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
umejaa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
ভর্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
pieno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
tıka basa dolmuş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
가득 찬
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
ぎっしり詰まった
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
מלא
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
塞满的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
เต็มไปด้วย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
vol
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
atiborrado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرشده
تصویر پرشده
भरा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی