- رسانه
- مدیا
معنی رسانه - جستجوی لغت در جدول جو
- رسانه
- هر وسیله ای که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم برساند و بمعنای حسرت و اندوه
- رسانه
- هر وسیله ای که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم می رساند مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه
حسرت، افسوس، اندوه،برای مثال تو پنجاه سال از پس عمر ایشان / فسانه شنودی و خوردی رسانه (ناصرخسرو - ۴۱)
- رسانه ((رَ نِ))
- اندوه، حسرت
- رسانه ((رِ نِ))
- هر وسیله انتقال دهنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ماتیکان
عاریتی
رصانت استواری
آیینی درباری بطور رسمی: (رسمانه رفتار میکند)
انتقال داده، اتصال داده شده، الحاق شده
نگارکیدن (نقشه کشیدن)، نگاشتن (نقاشی)، چهره پردازی (صورت سازی)
جاری، راهی
یک انار
پیغامبری و فرستگانی، نبوت، رسالت
منگوله شمشیر
سخت بیخی سخت بیخی درخت از باد است گنج پرزر ملک آباد است (سنائی حدیقه)، بردباری، سنگینی آهستگی، گرانباری گرانمایگی
نوعی باج که از هر یک مردم شهری و غیر آن سلطان ستاند
در حال رفتن، رونده، جاری
روانه شدن: روان شدن، رفتن، راهی شدن، به راه افتادن، روانه گشتن
روانه گشتن: روان شدن، رفتن، راهی شدن، به راه افتادن، روانه شدن
روانه کردن: روانه ساختن، روان کردن، راهی کردن، گسیل کردن، فرستادن
روانه شدن: روان شدن، رفتن، راهی شدن، به راه افتادن، روانه گشتن
روانه گشتن: روان شدن، رفتن، راهی شدن، به راه افتادن، روانه شدن
روانه کردن: روانه ساختن، روان کردن، راهی کردن، گسیل کردن، فرستادن
ابلاغ شده، متصل شده، پرورانده
یک یک، یکی یکی و از روی سرشماری، باج و خراج که به طریق سرشماری از مردم بگیرند، آنچه علاوه از باج و خراج بگیرند
پایان نامه، کتابی که در آن مرجع تقلید، احکام مذهبی را توضیح می دهد، کتاب، کتاب کوچک، نامه
ویژگی جسم هادی حرارت و برق، انتقال دهنده، هادی
افسانه، داستان ساختگی دربارۀ قهرمانان و موجودات تخیلی، هر چیز بی پایه و اساس
مخفف افسانه، حکایت بی اصل، مثل داستان
دیگران، غیر
زود، فوری
Dissertation
диссертация
Dissertation