- رزانت
- آهستگی و گرانباری و سنگینی، با وقار شدن
معنی رزانت - جستجوی لغت در جدول جو
- رزانت
- باوقار بودن، سنگین بودن، آهستگی و وقار
- رزانت ((رَ نَ))
- باوقار بودن، سنگین بودن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استواری و محکمی
قوت و محکمی و استواری
استوار شدن، با وقار بودن
سخت بیخی سخت بیخی درخت از باد است گنج پرزر ملک آباد است (سنائی حدیقه)، بردباری، سنگینی آهستگی، گرانباری گرانمایگی
محکم شدن، استوار شدن، استواری عقل،
استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، پایداری، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان، پایداری، استحکام، صلابت، قوام، تأثّل، ثقابت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
زن باوقار، بانوی متین، خانم محترم، درخت انگور، (فتحه ر) صفت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، جمع رز است اما غالباً به عنوان مفرد بکار میرود به معنای تاکستان
درخت انگور
درآمدی که از فرصت ها و موقعیت های برتر به دست آمده باشد، ثروت حاصل از کار غیرتولیدی و بادآورده