جدول جو
جدول جو

معنی رجع - جستجوی لغت در جدول جو

رجع
بازگشتن، برگشت، برگردیدن از چیزی، و بمعنی سود و منفعت
تصویری از رجع
تصویر رجع
فرهنگ لغت هوشیار
رجع
برگشتن، بازگشتن، بازگشت
تصویری از رجع
تصویر رجع
فرهنگ فارسی عمید
رجع
((رَ))
برگشتن، بازگشتن
تصویری از رجع
تصویر رجع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رجعت
تصویر رجعت
بازگشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رجعی
تصویر رجعی
باز شویی بازگشت شوی به زن رها کرده، پیش استواری (عطف به ما سبق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجعه
تصویر رجعه
جواب مکتوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجعت
تصویر رجعت
بازگشت، بازگشتن بسوی دنیا، عودت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجعت
تصویر رجعت
عودت، بازگشت، بازگشت به سوی دنیا، در فقه بازگشت مرد طلاق دهنده به سوی زن مطلقۀ خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رجعت
تصویر رجعت
((رَ عَ))
بازگشت، بازگشت مرد به سوی زن طلاق داده خود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رجعی
تصویر رجعی
طلاق رجعی، طلاقی که در مدت عده رجوع شوهر به زن بدون عقد نکاح جایز است، مقابل طلاق بائن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درجع
تصویر درجع
دسمر دانه ای است چون ماش از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجع
تصویر مرجع
بازیابه، بن مایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرجع
تصویر مرجع
چیزی که برای کسب اطلاعات به آن مراجعه می کنند
مجتهد جامع الشرایطی که در زمینۀ امور دینی اطلاعات کامل دارد
محل بازگشت، بازگشتن
مرجع تقلید: عالم روحانی که مردم در تکالیف شرعیه از او تقلید می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرجع
تصویر ضرجع
پلنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجع
تصویر مرجع
جای بازگشت، بازگشت گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجع
تصویر مرجع
((مَ جَ))
محل بازگشت، محل رجوع، جمع مراجع، شخص یا مقامی که می توان برای درخواستی به نزدش رفت، نوشته ای که برای به دست آوردن اطلاعاتی می توان به آن مراجعه کرد، تقلید مجتهدی که در موضوع های دینی از او پیروی می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرجع
تصویر مرجع
Reference
دیکشنری فارسی به انگلیسی
संदर्भ
دیکشنری فارسی به هندی
การอ้างอิง
دیکشنری فارسی به تایلندی