جمع واژۀ رب ّ. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ رب، شیرۀ سطبر از هر ثمر بعد فشاردن آن. (آنندراج). رجوع به رب شود، جمع واژۀ رب ّ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به رب شود
جَمعِ واژۀ رُب ّ. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ رُب، شیرۀ سطبر از هر ثمر بعدِ فشاردن آن. (آنندراج). رجوع به رُب شود، جَمعِ واژۀ رَب ّ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به رَب شود
نسبت به رب. (المنجد). منسوب الی رب علی غیر قیاس. (ازآنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خدایی. الهی. منسوب به رب بدون قیاس، یا به ربوبیت و باء فتحه داده شده است چنانکه در بصری است. (از اقرب الموارد). - علم ربوبی، علم خدایی
نسبت به رب. (المنجد). منسوب الی رب علی غیر قیاس. (ازآنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خدایی. الهی. منسوب به رب بدون قیاس، یا به ربوبیت و باء فتحه داده شده است چنانکه در بصری است. (از اقرب الموارد). - علم ربوبی، علم خدایی