جدول جو
جدول جو

معنی راوندان - جستجوی لغت در جدول جو

راوندان
(وَ)
قلعه ای است محکم در نزدیکی حلب. (ناظم الاطباء) (از معجم البلدان) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
بلوک مشجری است از نواحی حلب. (از معجم البلدان ج 4) (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماونداد
تصویر ماونداد
(پسرانه)
نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پایندان
تصویر پایندان
ضامن، کفیل، پذیرفتار، برای مثال دی همی گفتی که پایندان شدم / که بودتان فتح و نصرت دم به دم (مولوی - ۴۹۳)میانجی، پایندا، پایین مجلس، برای مثال ماه را در محفل خورشید من / جای اندر صفّ پایندان بود (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۵) کفش کن، درگاه خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روانداز
تصویر روانداز
آنچه در موقع خوابیدن بر روی خود می اندازند مانند لحاف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روغندان
تصویر روغندان
ظرف روغن، جای روغن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راندمان
تصویر راندمان
کارکرد، بازده، در علم فیزیک نسبت کار مفید یک دستگاه به مقدار انرژی که در آن به کار می رود، بازده
فرهنگ فارسی عمید
پیروان عبدالله راوندی که بیشتر از طبقۀ کشاورز و متمایل به عقاید مزدک و تناسخ بودند و معتقد بودند امامت از آن فرزندان عباس عموی پیامبر است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روشندان
تصویر روشندان
جایی که در آن چراغ بگذارند، روشنی دان، چراغ دان، تاب دان، روزنی که نور از آن داخل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاوندان
تصویر یاوندان
پادشاه، برای مثال چو یاوندان به مجلس می گرفتند / ز مجلس مست چون گشتند رفتند (رودکی - ۵۴۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
پاینده، پایدار، همیشگی، تا همیشه، از مدت ها پیش، جاوید
فرهنگ فارسی عمید
حاکم نشین ناحیۀ پوی دودم از استان ریوم فرانسه و دارای 1280 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا
از دیه های دستجرد است، (از نزهه القلوب چ لیدن ج 3 ص 63)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راندمان
تصویر راندمان
میزان و موفقیت در کار، بازده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روانداز
تصویر روانداز
چیزی که در خواب بر رو اندازند مثل لحاف و پتو و شمد و غیر آنها
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که در آن چراغ بگذارند چراغدان روشنی دان، تابدان، روزن و سوراخی که از آن روشنایی داخل خانه گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رموزدان
تصویر رموزدان
پرخیده دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روغندان
تصویر روغندان
ظرف روغن، حقه مرهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایندان
تصویر پایندان
ضامن، کفیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانوندان
تصویر قانوندان
داتکدان آسا دان
فرهنگ لغت هوشیار
ناودان. روزوشب گاه وبیگه این باران غافل ازراه آب ناویدان. (سنائی انجمن لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روشندان
تصویر روشندان
چراغدان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روانداز
تصویر روانداز
آنچه که به هنگام خواب به روی خود اندازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
جاودان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راندمان
تصویر راندمان
((دِ))
کارکرد، نتیجه کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایندان
تصویر پایندان
((یَ))
کفیل، ضامن، کفش کن، درگاه، میانجی کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راندمان
تصویر راندمان
بازده، بهره وری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روانداز
تصویر روانداز
لحاف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایندان
تصویر پایندان
ضمانت، ضامن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هموندان
تصویر هموندان
اعضا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
Everlasting, Immortal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
вечный , бессмертный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
ewig, unsterblich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
вічний , безсмертний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
wieczny, nieśmiertelny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
永恒的 , 不朽的
دیکشنری فارسی به چینی