جدول جو
جدول جو

معنی رامشینی - جستجوی لغت در جدول جو

رامشینی
امیری بن محمد بن منصور بن ابواحمد بن جیک بن بکر بن اخرم بن قیصربن یزید بن عبداﷲ بن مسرور ابوالمعالی رامشینی، او از ابومنصور مقومی و ابوالفضائل عبدالسلام ابهری و ابومحمدحسن بن محمد بن کاکا ابهری مقری روایت دارد، و مردی فقیه وادیب و فاضل و اهل تقوی و پرهیزکاری و روزه داری بود، (از معجم البلدان ج 4)
شیرویه مظفر بن حسن بن حسین بن منصور رامشینی، او ازابومحمد حسن بن احمد بن محمد ابهری صفار حدیث روایت کرد و معدانی از او روایت دارد، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رامسینا
تصویر رامسینا
(دخترانه)
نام یکی از خدایان آشور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامشین
تصویر رامشین
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سبزوار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رامشگری
تصویر رامشگری
خوانندگی و نوازندگی، خنیاگری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
جانشین کسی شدن، به جای دیگری نشستن و کارهای او را به عهده گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
(ثَ)
ابوابراهیم روح بن مستنیر رامیثنی بخاری که از مختار بن سابق و جز وی روایت کرد و محمد بن هاشم بن نعیم از او روایت دارد. (از انساب سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
منسوب به رامیثن که قریه ای است در بخارا. (از انساب سمعانی). و رجوع به رامیثن و رامیتن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
منسوب به رامیتن که نام قصبه ای است در بخارا. و رجوع به رامتین شود
لغت نامه دهخدا
دهیست از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار، در 42هزارگزی جنوب خاوری جغتای، واقع در سر راه مالرو نقاب به سبزوار، هوای آن کوهستانی و معتدل است و دارای 812 تن جمعیت میباشد، آب آن از قنات تأمین میشود و محصول عمده آن غلات، زیره، کنجد است، شغل مردم کشاورزی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
سازنده و نوازنده و مطرب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
جانشین دیگری شدن قائم مقامی خلافت، ولایت عهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
قائم مقامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
وکالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
خلافةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
Vicariousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
substitution
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
הַמָּלָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
نیابت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
প্রতিনিধিত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
uwakilishi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
vekillik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
대리성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
代理性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
การเป็นตัวแทน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
प्रायोजन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
penggantian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
plaatsvervanging
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
representación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
substituição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
替代性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
zastępczość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
заступництво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
Stellvertretung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
замещённость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
sostituzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی