معنی جانشینی
جانشینی
قائم مقامی
تصویر جانشینی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جانشینی
جانشینی
جانشینی
وکالت
فرهنگ واژه فارسی سره
جانشینی
جانشینی
جانشین دیگری شدن قائم مقامی خلافت، ولایت عهد
فرهنگ لغت هوشیار
جانشینی
جانشینی
جانشین کسی شدن، به جای دیگری نشستن و کارهای او را به عهده گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
جانشینی
جانشینی
Vicariousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جانشینی
جانشینی
замещённость
دیکشنری فارسی به روسی
جانشینی
جانشینی
Stellvertretung
دیکشنری فارسی به آلمانی
جانشینی
جانشینی
заступництво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
جانشینی
جانشینی
zastępczość
دیکشنری فارسی به لهستانی
جانشینی
جانشینی
替代性
دیکشنری فارسی به چینی