- رامشاد (پسرانه)
- مرکب از رام (آرام یا مطیع) + شاد (خوشحال)
معنی رامشاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
کسی که در سحرگاهان شاد است، نام یکی از موسیقیدانان معروف در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
صبح به خیر
درد چشم، بدرد آمدن چشم
صبح و صبحگاهان، وقت طلوع فجر، صباح، پیش از طلوع آفتاب
شب به خیر
گله بان، چوپان
جای رامش محل عیش و طرب
مطرب، سازنده، نوازنده
جای رامش محل عیش و طرب
شاد روان
روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی
نوازنده و خواننده، خنیاگر، مطرب، برای مثال ز رامشگران رامشی کن طلب / که رامش بود نزد رامشگران (منوچهری - ۷۶)
روز بیست و هشتم از هر ماه خورشیدی، برای مثال چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد؟ / زیرا که خوش تر آید می روز زامیاد (مسعودسعد - مجمع الفرس - زامیاد) ، در آیین زردشتی فرشتۀ موکل بر زمین
نزدیک طلوع آفتاب، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه
جای آسودگی و آرامش، جای رامش، جای عیش وطرب
وظیفه، مستمری، راتب، راتبه، جیره، مواجب ماهیانه
کسی که به مراد و مقصود خود نرسیده، ناکام، محروم
محروم، نا امید، مایوس
صبح، بام
رمه یار، چوپان، شبان
نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی، در آیین زردشتی، ایزد موکل بر زمین
چوپان، برای مثال رسیدم در میان مرغزاری / در آن دیدم رمی بی رامیاری (نزاری - لغت نامه - رامیار)