جدول جو
جدول جو

معنی رامشگاه

رامشگاه
جای آسودگی و آرامش، جای رامش، جای عیش وطرب
تصویری از رامشگاه
تصویر رامشگاه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رامشگاه

رامشگاه

رامشگاه
جایگاه رامش و طرب، انجمن و آرامگاه. (آنندراج) ، جای آسایش و فراغت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

آرامشگاه

آرامشگاه
آرامگاه، جای آرمیدن، محل آسایش، گور، مزار، مقبره، جای اسکان، محل استقرار
آرامشگاه
فرهنگ فارسی عمید

رامشگه

رامشگه
مخفف رامشگاه. انجمن و مجلس شادی وخوشی. بزم عیش و طرب:
بیاراست رامشگهی شاهوار
شد ایوان بکردار باغ بهار.
فردوسی.
بفرمود کان بندی میزبان
بیاید به رامشگه مرزبان.
نظامی.
برامشگهت نیزبینم شگرف
حریفی نداری درین هر دو حرف.
نظامی.
، جای آسایش و فراغت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا