- رامج
- پایدام ماده مرغی که پای بندند تا نرینگان بر آن فرود آیند و در دام افتند رامگ
معنی رامج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از رامش](https://jadvaljoo.ir/WordCard/nam/0/0/0/1/9/nam-0001962.jpg)
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
فراغت، آسودگی، راحتی، شادی، خوشی، لذت، حظ، آسودگی، آسایش، سرود، نغمه، نام هیربد زردشتی
از ریشه پارسی شهروا رواگ، درست زر درست رو در روی زر یا پرپره نبهره (قلب) جاری روان متداول: وجه رایج پول رایج
روا، روان و جاری، خریدارگیر، هر چیز که روائی داشته باشد و در داد و ستد همه کس آنرا بردارد و بپذیرد و معمول و متداول عموم باشد
![تصویری از رامش](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/6/4/amd-0036483.jpg)
آرامش، آسودگی، فراغ و سکون، سرود و آواز، شادی و عیش و طرب، برای مثال زمین بوسید شیرین کای خداوند / ز رامش سوی دانش کوش یک چند (نظامی۲ - ۳۱۰)
رامش جان: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو کردی «رامش جان» را روانه / ز رامش، جان فدا کردی زمانه (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
رامش جان: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد،
![تصویری از رامک](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/4/5/amd-0044521.jpg)
دارویی مرکب از زاج سیاه، مازو، پوست انار و صمغ که در طب قدیم برای معالجۀ اسهال به کار میرفته
دارویی خوش بو مانند مشک
دارویی خوش بو مانند مشک
общий , обычный , распространённый
gewöhnlich, üblich, verbreitet
загальний , звичний , поширений