- راغم
- خشمگین، گریزنده، ناخشنود، ناپسنددان
معنی راغم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ضرغام، شیر درنده، دلاور، شجاع، قوی
گریزگاه، دژ کلات، آشفته پریشان سراسیمه
بخشاینده، آموزنده
نویسنده، بافنده جامه نویسنده محرر محرر کتاب. یا راقم (این) سطور نویسنده از خود چنین تعبیر آورد، بافنده جامه جمع راقمین
بانگ کننده
زندگی خوش و وسیع
خواهان، مایل
هم بایست
آب روان، رویه ساز (رویه سطح)
خاک ریگدار خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته بخاک
سپید رنگی
رغبت کننده، خواهان، مایل
خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته با خاک
نویسنده، محرر، محرر کتاب یا نامه
کسی که رحمت می آورد، رحم کننده، بخشاینده، آمرزنده، مهربان
Prosperous
процветающий
wohlhabend
процвітаючий
prosperujący
próspero
prospero
próspero
prospère
welvarend
समृद्ध
makmur
زاهرٌ
משגשג