- راطینی
به لغت یونانی مطلق صمغ را گویند خواه مصطکی، خواه کندر و خواه کتیرا و مانند آن، (آنندراج) (برهان)، علک، قعفونیا، (یادداشت مؤلف)، اسم همه علوک بیونانی، (از ابن البیطار)، رجوع به علک شود
معنی راطینی - جستجوی لغت در جدول جو
- راطینی
صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی علومی که به مطالعه و بررسی سیر بیماری بر روی بیمار می پردازد مثلاً روان شناسی بالینی
(رُ طَ نا)
لغت نامه دهخدا
یا رطینا یا رطّینی ̍ سخن، و گفته اند سخن نامفهوم. گویند: مارطیناک هذه، ای ’ماکلامک’. (از اقرب الموارد)
منسوب به لاطین، لاتینی، رجوع به لاتینی شود
شهرکیست (از خراسان با کشت و برز بسیار و آبادان و از حدود نشابور است. (از حدود العالم)
فولاد و آهن جوهردار، آنچه از فولاد و آهن جوهردار سازند مانند شمشیر
فرانسوی کوکنار آبی از گیاهان لبلاب نیلوفر صحرائی عشقه حبل المساکین
یونانی تازی گشته (صمغ حاصل از اقسام کاج ها) رشینه: زمج صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
