جدول جو
جدول جو

معنی راستیگر - جستجوی لغت در جدول جو

راستیگر
معتقد به راستی
تصویری از راستیگر
تصویر راستیگر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راستیگری
تصویر راستیگری
صداقت راستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستینه
تصویر راستینه
حقیقت، واقعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستینگی
تصویر راستینگی
حقیقت، واقعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستکار
تصویر راستکار
پرهیزکار، درستکار و مقدس و عادل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستینه
تصویر راستینه
بمعنی حقیقی و واقعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست گو
تصویر راست گو
ویژگی کسی که سخن راست می گوید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راست بر
تصویر راست بر
آنکه دیگری را به راستی و درستی راهنمایی می کند، برای مثال سپهبد ز ملاح فرزانه رای / بپرسید کای راست بر رهنمای (اسدی - ۱۶۷)، در علم هندسه شکلی هندسی با اضلاع مساوی و موازی، راست پهلو، مربع مستطیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستی را
تصویر راستی را
به راستی، برای مثال راستی را اگر کتاب نبود / علم جز نقش روی آب نبود (لغتنامه - راستی)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستین
تصویر راستین
حقیقی، واقعی، امین، صادقانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
صادق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استمگر
تصویر استمگر
ظالم جفا کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیار
تصویر استیار
پیروی: به روش دیگری رفتن، خواربار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
راست گفتار، صادق، راستکردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راستین
تصویر راستین
مستقیم، راست، مقابل کج و خم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمگر
تصویر استمگر
ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، دژآگاه، مردم گزا، پر جفا، پر جور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستین
تصویر راستین
حقیقی، واقعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راستین
تصویر راستین
راستی، حقیقی، واقعی، برای مثال حاسدم گوید چرا باشی تو در درگاه شاه / اینت بغضی آشکارا، اینت جهلی راستین (منوچهری - ۹۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راستگو
تصویر راستگو
Truthful, Veracious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
eerlijk, waarheidsgetrouw
دیکشنری فارسی به هلندی
सत्यवादी
دیکشنری فارسی به هندی