جدول جو
جدول جو

معنی راستی را

راستی را
به راستی، برای مثال راستی را اگر کتاب نبود / علم جز نقش روی آب نبود (لغتنامه - راستی)
تصویری از راستی را
تصویر راستی را
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با راستی را

راست پا

راست پا
ویژگی ورزشکاری که با پای راست به توپ ضربه می زند، در ریاضیات متساوی الساقین
راست پا
فرهنگ فارسی عمید

راست رو

راست رو
آنکه به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده، برای مِثال سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲ - ۶۴۷)
راست رو
فرهنگ فارسی عمید

راست رو

راست رو
در تداول عامه مواجه. مقابل. محاذی. روبرو: راست روی توپخانه، روبروی توپخانه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

راست پا

راست پا
برپا، بر سرپا، قائم، و رجوع به راست پا آمدن شود
لغت نامه دهخدا