جدول جو
جدول جو

معنی رادم - جستجوی لغت در جدول جو

رادم
(دُ)
یکی از شهرهای لهستان و دارای 62519 تن سکنه است. و حومه آن نیز 196200 تن جمعیت دارد، در این شهر کارخانه های ذوب آهن و ریسندگی و پوست پیرایی وجود دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اردم
تصویر اردم
(پسرانه)
نام سوره های بزرگ کتاب زند و پازند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از راحم
تصویر راحم
کسی که رحمت می آورد، رحم کننده، بخشاینده، آمرزنده، مهربان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خادم
تصویر خادم
خدمت کننده، خدمتگزار، نوکر، خدمتکار، کنایه از مطیع، در تصوف کسی که در خانقاه به درویشان خدمت می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رادع
تصویر رادع
آنچه در آن اثر بوی خوش باشد،
مانع، بازدارنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قادم
تصویر قادم
آینده، مسافری که از سفر برگردد، پیشرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راقم
تصویر راقم
نویسنده، محرر، محرر کتاب یا نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اردم
تصویر اردم
هر یک از سوره های بزرگ کتاب زند، برای مثال دانم که چو اندیشه کنی خوب شناسی / پازند ز بسم اللّه و الحمد ز اردم (سیف اسفرنگ - لغتنامه - اردم)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راسم
تصویر راسم
آب روان، رویه ساز (رویه سطح)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هادم
تصویر هادم
شکننده و ویران کننده بنا، خراب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادم
تصویر نادم
پشیمان، خجل و شرمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لادم
تصویر لادم
زننده، سیلی زننده، پینه دوز
فرهنگ لغت هوشیار
باز گردنده، سال آینده، پیشرو آینده، مسافری که از سفر باز آید، پیشرو، جمع قدم و قدام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خادم
تصویر خادم
خدمتکار، پرستار، نوکر، چاکر، گماشته، ملازم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادم
تصویر سادم
پشیمان، اندوهگین، غمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ردام
تصویر ردام
اهخ (ضد خیرخواه)، تیز تیز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راطم
تصویر راطم
هم بایست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادف
تصویر رادف
پیروی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادم
تصویر بادم
بادام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادی
تصویر رادی
افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادن
تصویر رادن
سرخ وزرد، نجوان (زعفران) کرکم (- زعفران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راده
تصویر راده
فایده، نفع، سود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادع
تصویر رادع
باز دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راحم
تصویر راحم
بخشاینده، آموزنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامد
تصویر رامد
کهنه بکاره کهنه ای که به کار آید
فرهنگ لغت هوشیار
نویسنده، بافنده جامه نویسنده محرر محرر کتاب. یا راقم (این) سطور نویسنده از خود چنین تعبیر آورد، بافنده جامه جمع راقمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راغم
تصویر راغم
خشمگین، گریزنده، ناخشنود، ناپسنددان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خادم
تصویر خادم
((دِ))
خدمتگزار، مستخدم، جمع خدّام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رادی
تصویر رادی
ساقط، افتاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رادی
تصویر رادی
جوانمردی، بخشندگی، شجاعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رادع
تصویر رادع
((دِ))
بازدارنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راحم
تصویر راحم
((حِ))
رحم کننده، بخشاینده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خادم
تصویر خادم
پیشکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نادم
تصویر نادم
پشیمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رادی
تصویر رادی
کرامت
فرهنگ واژه فارسی سره