معنی رادع رادع آنچه در آن اثر بوی خوش باشد،مانع، بازدارنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع تصویر رادع فرهنگ فارسی عمید