قسمت بالای پای انسان یا حیوان از لگن تا سر زانو، سرین، کفل، آلست، الست، آلر، آگر پسوند متصل به واژه به معنای راننده مثلاً اتومبیل ران، ارابه ران، قایق ران ران فشردن: کنایه از فشار آوردن بر اسب در سواری و برانگیختن و به تاخت درآوردن او
قسمت بالای پای انسان یا حیوان از لگن تا سر زانو، سُرین، کَفَل، آلَست، اَلَست، آلَر، آگَر پسوند متصل به واژه به معنای راننده مثلاً اتومبیل ران، ارابه ران، قایق ران ران فشردن: کنایه از فشار آوردن بر اسب در سواری و برانگیختن و به تاخت درآوردن او
پارسی تازی گشته ریم چرک، زنگ انگلیسی شاهی، چیرگی، گردش فرمانروایی چرک ریم، زنگ، (تصوف) حجابی است به دل که کشف آن جز بایمان نبود و آن حجاب کفر و ضلالت است (کشف المحجوب 506)، غالب شدن گناه بر دل
پارسی تازی گشته ریم چرک، زنگ انگلیسی شاهی، چیرگی، گردش فرمانروایی چرک ریم، زنگ، (تصوف) حجابی است به دل که کشف آن جز بایمان نبود و آن حجاب کفر و ضلالت است (کشف المحجوب 506)، غالب شدن گناه بر دل