گوسفندان ریزه، پوست های حب انگور. (عن ابن الاعرابی). و در تاج العروس آمده است: الذوی کالی، النعاج الصغار و نص ابن الاعرابی الضعاف و لکنه مضبوط بفتح الذال ضبط القلم کما فی نسخه المحکم بخط الارموی
گوسفندان ریزه، پوست های حب انگور. (عن ابن الاعرابی). و در تاج العروس آمده است: الذوی کالی، النعاج الصغار و نص ابن الاعرابی الضعاف و لکنه مضبوط بفتح الذال ضبط القلم کما فی نسخه المحکم بخط الارموی
غدوی (به دال) است در همه معانی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). هر آنچه در شکم حوامل باشد یااینکه به گوسفند اختصاص دارد. ابن اعرابی گوید: غذوی، بهم و هر حیوانی است که تغذیه می شود. و نیز گوید: مردی اعرابی از بلهجیم به من خبر داد که غذوی آن بره یا بزغاله است که از شیر مادرش تغذیه نمی کند بلکه از شیر دیگری یا با چیز دیگر تغذیه می کند. (از اقرب الموارد). غذی ّ. (اقرب الموارد). رجوع به غذی شود
غدوی (به دال) است در همه معانی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). هر آنچه در شکم حوامل باشد یااینکه به گوسفند اختصاص دارد. ابن اعرابی گوید: غذوی، بهم و هر حیوانی است که تغذیه می شود. و نیز گوید: مردی اعرابی از بلهجیم به من خبر داد که غذوی آن بره یا بزغاله است که از شیر مادرش تغذیه نمی کند بلکه از شیر دیگری یا با چیز دیگر تغذیه می کند. (از اقرب الموارد). غَذی ّ. (اقرب الموارد). رجوع به غذی شود