خوشی و نشاط، چشیدن مزۀ چیزی، آزمودن طعم چیزی، چشایی، ذائقه، قوه ای که به وسیلۀ آن طعم چیزها ادراک می شود ذوق کردن: به نشاط آمدن، اظهار شادی و مسرت کردن
خوشی و نشاط، چشیدن مزۀ چیزی، آزمودن طعم چیزی، چشایی، ذائقه، قوه ای که به وسیلۀ آن طعم چیزها ادراک می شود ذوق کردن: به نشاط آمدن، اظهار شادی و مسرت کردن
صاحب بهره: و در قرآن کریم آمده است: فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوه الدنیا یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون انه لذو حظّ عظیم. (قرآن 28 / 79) و در ترجمه آن ابوالفتوح رازی گوید: پس بیرون شد بر گروه خود در زینت خود گفتند کسانی که میخواستند زندگانی دنیا را ای کاش ما را بود مانند آنچه داده شد قارون بتحقیق او هر آینه صاحب بهرۀ بزرگ است. (تفسیر ابوالفتوح ص 216 ج 4). و باز در سورۀ فصلت آیه 35 آمده است: و لاتستوی الحسنه و لا السیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کأنه ولی حمیم و ما یلقیها الذین صبروا و ما یلقیها الا ذوحظعظیم، و نه یکسان است خوبی و نه بدی رو بگردان به آنکه آن نیکوتر است پس آنگاه میانۀ تو و میانۀ او دشمنی است همانا او دوستار مهربان است و نه داده شوندآنرا مگر کسانی که شکیبا شدند و نه داده شوند آن رامگر صاحب بهرۀ بزرگ. (تفسیر ابوالفتوح ص 544 ج 4)
صاحب بهره: و در قرآن کریم آمده است: فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوه الدنیا یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون انه لذو حظّ عظیم. (قرآن 28 / 79) و در ترجمه آن ابوالفتوح رازی گوید: پس بیرون شد بر گروه خود در زینت خود گفتند کسانی که میخواستند زندگانی دنیا را ای کاش ما را بود مانند آنچه داده شد قارون بتحقیق او هر آینه صاحب بهرۀ بزرگ است. (تفسیر ابوالفتوح ص 216 ج 4). و باز در سورۀ فصلت آیه 35 آمده است: و لاتستوی الحسنه و لا السیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کأنه ولی حمیم و ما یلقیها الذین صبروا وَ ما یلقیها الا ذوحظعظیم، و نه یکسان است خوبی و نه بدی رو بگردان به آنکه آن نیکوتر است پس آنگاه میانۀ تو و میانۀ او دشمنی است همانا او دوستار مهربان است و نه داده شوندآنرا مگر کسانی که شکیبا شدند و نه داده شوند آن رامگر صاحب بهرۀ بزرگ. (تفسیر ابوالفتوح ص 544 ج 4)
چشیدن، چشایی، در فارسی نشاط، بشاشت، خوشی، علاقه و استعداد برای یادگیری، لذت، اولین مرحله از مراحل شهود، کسی را کور کردن او را دلسرد و بی علاقه کردن، تو زدن، ناخوشایند بودن
چشیدن، چشایی، در فارسی نشاط، بشاشت، خوشی، علاقه و استعداد برای یادگیری، لذت، اولین مرحله از مراحل شهود، کسی را کور کردن او را دلسرد و بی علاقه کردن، تو زدن، ناخوشایند بودن