جدول جو
جدول جو

معنی ذواق

ذواق
چشیدن، چشیدن مزۀ چیزی، آزمودن طعم و مزۀ چیزی، طبع، طعم
تصویری از ذواق
تصویر ذواق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ذواق

ذواق

ذواق
چاشنی گیر. (دهار) (مهذب الاسماء) ، مرد متلوّن، مرد ملول
لغت نامه دهخدا

ذواق

ذواق
چاشنی. (دستورالاخوان قاضی خان بدر محمد دهّار). طعم چیزی
لغت نامه دهخدا

ذواق

ذواق
چشیدن. (تاج المصادر بیهقی). آزمودن مزه. ذَوق. مَذاق. مَذاقه، کشیدن زه برای دریافتن سختی و نرمی کمان
لغت نامه دهخدا