جدول جو
جدول جو

معنی ذوالعقل - جستجوی لغت در جدول جو

ذوالعقل
خردمند
تصویری از ذوالعقل
تصویر ذوالعقل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

صاحب عقل خرد خردمند، آنکه خلق را ظاهر بیند و حق را باطن و حق نزد او آیینه خلق باشد، یا ذوالعقل و العین. کسی که حق را در خلق بیند و خلق را در حق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالفضل
تصویر ذوالفضل
صاحب فضل و احسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالعلی
تصویر ذوالعلی
بلند پایه صاحب رفعت خداوند بلندی، صفتی است از صفات خدای تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
دارنده تخت صاحب تخت خداوند سریر، صفتی است از صفات خدای تعالی. یا ذو العرش المجید. صاحب تخت بزرگ، صفتی است از صفات خدای تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
خداوند فراوانی خداوند افزونی نعمت صاحب عطا، صفتی است از صفات خدای تعالی. یا ذو الطول و المن. صاحب عطا و انعام: ، صفتی است از صفات خدا: (جمال ملکت ایران و توران مبارک سابه ذوالطول و المن) (منوچهری. د 59 در مدح علی بن عبیدالله صادق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالعرش
تصویر ذوالعرش
خداوند تخت، صاحب سریر، کنایه از یکی از صفات خدای تعالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذوالطول
تصویر ذوالطول
صاحب عطا و بخشش و توانگری، کنایه از یکی از صفات خدای تعالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذوالعرش
تصویر ذوالعرش
((~. عَ))
از صفات خداوند به معنای صاحب سریر، دارنده تخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذوالفضل
تصویر ذوالفضل
صاحب فضل و احسان
فرهنگ فارسی عمید
بازه هنگام زبانزد خنیا فاصله هنگام (اکتاو) یا ذوالکل و الاربع. یازدهم دست است که از ده فاصله تشکیل میشود. یا ذوالکل و الخمس. دوازدهم دست است که از یازده فاصله تشکیل می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالعز
تصویر ذوالعز
ارجمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو عقل
تصویر ذو عقل
با خرد بخرد
فرهنگ لغت هوشیار
خداوند عقل بخرد، آنکه خلق را ظاهر بیند و حق را باطن و حقنزد او آیینه خلق باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوعقل
تصویر ذوعقل
((عَ))
صاحب خرد، آن که خلق را ظاهر بیند و حق را باطن و حق نزد او آیینه خلق باشد. (ذوالعقل)
فرهنگ فارسی معین