جدول جو
جدول جو

معنی ذوابه - جستجوی لغت در جدول جو

ذوابه
پیشانی، رستنگاه موی، گیسو، دستگیره شمشیر، گیس از چهره های سپهری، بالا -7 بالا نشینی
فرهنگ لغت هوشیار
ذوابه
ناصیه، موی بالای پیشانی، موی پیش سر، بلند و بالا از هر چیز
تصویری از ذوابه
تصویر ذوابه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اذوابه
تصویر اذوابه
سرشیر
فرهنگ لغت هوشیار
پایان هر چیز، دنبایه چیزی، جای منتهای سیل وادی، خلاصه. پیرو دنباله رو خویشی، جویبار آبراهه
فرهنگ لغت هوشیار
مونث ذباب واحد ذباب یک مگس یک کلیز، مگسک از چهره های سپهری، باز مانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذؤابه
تصویر ذؤابه
پیشانی، محل روییدن موی بر پیشانی، شریف و اعلای هر چیز، ارجمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوابه
تصویر جوابه
پاسخک گوشه ای در سه گاه زبانزد خنیا گوشه ای در سه گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توابه
تصویر توابه
رسوائی و عار و حیاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذنابه
تصویر ذنابه
پیرو، دنباله، دنبالۀ چیزی، پایان چیزی، جایی از وادی که مسیل به آن منتهی شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صوابه
تصویر صوابه
رشک رشک (گویش گیلکی و بلوچی) تخم شپش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذنابه
تصویر ذنابه
((ذُ بَ یا بِ))
پایان هر چیزی، دنبال چیزی، خلاصه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذؤابه
تصویر ذؤابه
((ذُ بِ یا بَ))
پیشانی، محل روییدن موی بر پیشانی، شریف و اعلای هر چیز، ارجمندی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذوبه
تصویر ذوبه
یکبار گداختن، مانده داراک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذواه
تصویر ذواه
پوست پوسته در گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذابه
تصویر ذابه
((بِ))
سربرنده، ذبح کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذوابه النعل
تصویر ذوابه النعل
منگوله کفش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوابه القوم
تصویر ذوابه القوم
پیشوای مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوابه الرحل
تصویر ذوابه الرحل
دمپوش پاره ای پوست آویزان به پالان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوابه الجبال
تصویر ذوابه الجبال
بالای کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو ذوابه
تصویر ذو ذوابه
گیسو دار دنباله دار از ستارگان
فرهنگ لغت هوشیار
ستاره دنباله دار صاحب ذوابه خدواند موی پیشانی، ستاره دنباله دار مذنب: (... . این جمادات پدید آمد چون: کوهها و کانها و ابر و برف و رعد و برق و کواکب منقصه و ذوالذوابه و نیازک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوذوابه
تصویر ذوذوابه
ستاره دنباله دار ستاره دمدار: (در خلال این احوال این احوال ستاره ای در برج قوس مرئی شد) توضیح ذوذوابه را یکی از سبعه منحوسه میدانستند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوذوابه
تصویر ذوذوابه
گیسودار، در علم نجوم دنباله دار (ستاره)
فرهنگ فارسی عمید