- ذرایر
- جمع ذریه احفاد اولاد اولاد اولاد
معنی ذرایر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ذریه، فرزندان باز ماندگان جمع ذریه احفاد اولاد اولاد اولاد
وسایط، وسایل، دست آویزها
جمع ذراح و ذروح. نوعی حشره بالدار برنگ آبی یا سبز. این حشره دارای دو شاخک شش دست و پا و مفاصل متعدد است و سم شدیدی دارد آلو کلو. توضیح: مفرد آن کمتر استعمال میشود و جمع متداول است
جمع ذریه. فرزندان اولاد (انس و جن)، زنان، جمع ذریه، تخمه ها آدمیان و پریان زایک ها
دخیره ها، پی افکنده ها، اندوخته ها
جمع جریره گناهان گناهها
جمع حره زنان آزاده آزاد زنان
ضرّه ها، سختی ها، جمع واژۀ ضرّه
سریرت ها، نیت ها، باطن ها، جمع واژۀ سریرت
مریره ها، ریسمان های محکم، جمع واژۀ مریره
ذریعه ها، وسیله ها، دست آویزها، جمع واژۀ ذریعه
جریره ها، گناه ها، بزه ها، جنایت ها، جمع واژۀ جریره
ذخیره ها، چیزهایی که برای روز مبادا نگه دارند، چیزهایی که آماده سازند برای وقت حاجت، پس اندازها، اندوخته ها، ستنج ها، جمع واژۀ ذخیره
جمع ضره همشویان
جمع مره چیزهای تلخ، کارهای بزرگ، شرها