جدول جو
جدول جو

معنی ذاریٔ - جستجوی لغت در جدول جو

ذاریٔ
(رِءْ)
نعت فاعلی از ذرء. آفریننده. (مهذب الاسماء). خالق. نامی از نامهای خدای تعالی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِءْ)
مرکّب از: برء، خالق. (اقرب الموارد) (فرهنگ نظام) (دمزن)، پروردگار. رب. اﷲ. خدا. ایزد. یزدان: هواﷲ الخالق الباری ٔ، اوست خدای آفرینندۀ پدید آورنده. (قرآن 24/59)، فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیرلکم عند بارئکم، پس بازگشت کنید بسوی پروردگارتان پس بکشید خودتان را بهتر است برای شما نزد آفریدگار شما. (قرآن 54/2)،
لغت نامه دهخدا
(رِءْ)
آینده، ناگاه درآینده. (منتهی الارب). ظاهر شونده بر کسی ناگاه. فرودآینده از جائی. (غیاث اللغات). ج، طرّاء و طراء. (منتهی الارب) ، ناگاه روی داده. عارض و ظاهر شونده: و این آوازه در اطراف گیتی طاری و به اکناف جهان ساری گشت. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
باد. باد برنده. باد برافشاننده. ج، ذاریات
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
ستر. پرده. حجاب، گرداگرد سرای. (مهذب الاسماء) ، پیشگاه. آستان در و نواحی آن، آنچه بر باد داده شود، بذر. تخم، بالای هر چیز، زرع ذری ٔ، کشت تخم انداخته. زمین بذرافشانده، سرشک ریخته از چشم. ج، اذراء. و رجوع به ذرء شود
لغت نامه دهخدا